توهم جدید موسوی
منوشه امیر طاقت نیاورد و لو داد
منوشه امیر، صهیونیست ایرانی تبار- منوچهر ساچمه چی تهرانی- و مدیر کهنه کار رادیو اسرائیل طی مقاله ای در سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اعتراف کرد پروژه کاریکاتوری راهپیمایی 25 بهمن ریشه اسرائیلی دارد و تأکید کرد که موسوی و کروبی اگرچه ظاهراً برای حمایت از مردم مصر درخواست مجوز راهپیمایی کرده اند، اما قرار بود که در صورت صدور مجوز، شعارها علیه رژیم اسلامی ایران باشد و حمایت این رژیم از آشوب های مصر - منظورش همان خروش یکپارچه مردم است- محکوم شود! منوشه امیر در این یادداشت تأکید می کند که جمهوری اسلامی به هواداران موسوی و کروبی(!!) اجازه راهپیمایی بدهد، مردم مصر و تونس خواهند دید که رژیم اسلامی ایران هیچگونه دستاوردی برای مردم نداشته است که بتواند الگوی سایر ملت های مسلمان در منطقه باشد!
یادداشت منوشه امیر که استیصال و عصبانیت از آن می بارد، ترجمان گفتاری است که طی چند هفته اخیر، بارها از سوی مقامات بلندپایه آمریکایی و اروپایی و برخی کشورهای عربی مطرح شده و کوشیده اند با سیاه نمایی درباره جمهوری اسلامی ایران، مردم مصر و تونس و سایر ملت های مسلمان منطقه را از ادامه حرکت انقلابی خویش علیه دیکتاتورهای حاکم بازدارند و سرانجام پیروی آنان از الگوی انقلاب اسلامی را تیره و تار جلوه دهند!
و اما، از سوی دیگر «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی در حالی که می کوشید به اعتراض سنای آمریکا درباره چرایی غفلت کاخ سفید و سازمان سیا از انقلاب مصر توضیح دهد، به درخواست موسوی و کروبی برای راهپیمایی 14 فوریه - 25 بهمن - در ایران اشاره کرده و با ابراز امیدواری نسبت به موافقت جمهوری اسلامی ایران با انجام این راهپیمایی- بخوانید کاریکاتوری- گفت؛ «اگرچه در ظاهر، قرار است تظاهرات روز دوشنبه 14 فوریه به پشتیبانی از مردم مصر و خیزش سیاسی آنها برگزار شود ولی شما -خطاب به سنای آمریکا- می دانید که هدف واقعی آن ابراز ناخرسندی از رژیم اسلامی ایران و اعتراض به حمایت این رژیم از شورش های مصر و تونس است»!
اعتراف رسمی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی و معاون رئیس جمهور آمریکا اگرچه لکه ننگ دیگری است که در کارنامه سیاه و نفرت انگیز سران وطن فروش فتنه 88 به ثبت می رسد ولی بدون این اعترافات صریح نیز معلوم بود که درخواست مجوز برای راهپیمایی از سوی موسوی و کروبی نمی تواند آنگونه که به ظاهر اعلام کرده اند برای حمایت از مردم مصر باشد، چرا که خیزش و انقلاب مردم مصر و تونس ماهیت ضدآمریکایی و ضد اسرائیلی دارد و موسوی و خاتمی و کروبی در جریان فتنه 88 به وضوح نشان دادند که مهره های تابلودار مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل هستند و در نقش ستون پنجم این مثلث به میدان آمده بودند.
کسانی که روز قدس شعار «نه غزه، نه لبنان» سر می دهند، روز مبارزه با استکبار به نفع آمریکا شعار می دهند، روز عاشورا به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع) اهانت می کنند، وجود مبارک حضرت صاحب الزمان(عج) را انکار می کنند، از سوی نتانیاهو به لقب «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» مفتخر!! می شوند، اوباما، حمایت مالی، تبلیغاتی و تدارکاتی از آنها را وظیفه استراتژیک آمریکا می داند، با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، کومه له، عبدالمالک ریگی، مارکسیست ها، ائتلاف می کنند، مسجد آتش می زنند، با قمه به هرکه سمت و سوی اسلامی دارد حمله می کنند و... چگونه می توانند مدافع مردم مصر باشند؟ مردمی که علیه تمامی این پلشتی ها و جرثومه های فساد و تباهی قیام کرده اند.
گفتنی است موسوی و کروبی به وضوح می دانند که مجوز راهپیمایی به آنان داده نخواهد شد. چرا که آنان اگرچه شناسنامه ایرانی دارند ولی در جریان فتنه 88- و موسوی از مدت ها قبل- نشان داده اند، هویتی نه فقط غیرایرانی بلکه غیراسلامی دارند، بنابراین بدیهی است که در هیچ کجای دنیا ستون پنجم شناخته شده دشمن را بخشی از مردم آن کشور تلقی نمی کنند.
اما، چرا سران فتنه علی رغم آن که یقین داشتند به آنها مجوزی داده نمی شود، درخواست مجوز کرده اند؟! پاسخ این سؤال پیچیده نیست، سران فتنه از این طریق قصد داشته اند که علی رغم آنهمه وطن فروشی و جنایت، کماکان خود را در شمار مردم ایران به حساب آورند و از سوی دیگر، آنگونه که منوشه امیر و جو بایدن به صراحت اعتراف کرده اند، این درخواست نیز- مانند بقیه مراحل فتنه 88- دیکته ای بوده است که به دستور آمریکا و اسرائیل نوشته اند تا به قول «جو بایدن» با سیاه نمایی درباره ایران اسلامی، مردم مصر و تونس را- به زعم خود- در پیروی از الگوی انقلاب اسلامی دچار تردید کنند!
گفتنی است که طی هفته گذشته، سایت های ضدانقلاب و حامی فتنه 88 ضمن اعتراض به درخواست سران فتنه و به تمسخر گرفتن آنها بر این نکته تاکید می ورزند که وقتی مخالفت با اسلام و انقلاب و امام و شعارهایی نظیر نه غزه، نه لبنان را در جنبش سبز(!) فریاد زده ایم، چگونه از هواداران می خواهیم برای حمایت از مردم مصر که همان دیدگاه های [امام]خمینی[ره] را دنبال می کنند، به صحنه بیایند؟! و بالاخره، تردیدی نیست که اگر سران فتنه کمترین احتمالی مبنی بر موافقت جمهوری اسلامی ایران با درخواست خود را می دادند، هرگز چنین درخواستی را مطرح نمی کردند!
از سوی دیگر، سایت های وابسته به فتنه در خارج کشور، تاکید کرده اند که هواداران جنبش سبز(!!) از نگاه مردم ایران، عوامل اسرائیل به حساب می آیند، و در صورت حضور در خیابان به قصد ثواب از سوی مردم کتک خورده و به قول سایت بالاترین «بسیجی ها هرچه دق و دلی از آمریکا و اسرائیل دارند را بر سر هواداران موسوی و کروبی و خاتمی خالی خواهند کرد».
کلمات کلیدی:
یک عضو بنیاد باران که سال گذشته در یک باند دستگیر و در دادگاه ویژه روحانیت به صد ضربه شلاق، خلع لباس و تبعید محکوم شده بود، مجددا دستگیر شد.
"م- الف" که از اعضای فعال فتنه در قم و عضو بنیاد باران است و به همراه داوود فیرحی، مسعود ادیب، ضیا مرتضوی و برخی عناصر فتنهگر فعالیت های زیادی به نفع جریان فتنه داشت، سال گذشته در پی دستگیری یک باند بازداشت شده بود.
وی که در روز عاشورای سال گذشته جزو اغتشاشگران بود، فعالیتهای زیادی علیه نظام و به نفع مخالفین داشت که از آن جمله میتوان به امضای نامه 380 نفره در حمایت از منتظری، نامه علیه رئیس جمهور و جلسات متعدد با فتنه گران نام برد.
وی علیرغم خلع لباس و تبعید با شکستن حکم قضایی به فعالیت های خود ادامه داد که بهتازگی به دستور مقامات قضایی بازداشت شد.
از مهمترین فعالیت های این فرد، تلاش بهمنظور هماهنگ کردن دیدار برخی طلاب با آقای هاشمی، موسوی و خاتمی بود که عکسهای وی در این جلسات نیز موجود است.
کلمات کلیدی:
با خروج خانواده سروش؛ جمع لندننشینها جمع شد!
این افراد که از ایران خارج و به ترکیه رفته و از انجا برای انجام امورات ورود به انگلیس اقدام کرده اند، با بی اعتنایی مسئولین انگلیسی و سفارت آن ها در ترکیه روبرو شده اند چرا که دیگر عبدالکریم سروش برای آن ها مهره ای سوخته بوده و سرویس دادن به وی و خانواده اش تاثیری در تحقق اهداف انگلیس ندارد.
خانواده سروش برای اینکه کسی از ماجرای خروج آن ها از ایران و درخواست ورودشان به انگلیس متوجه نشود، به سفارت انگلیس در تهران مراجعه نکرده و در کمال سکوت و مخفیانه دست به دامن سفارت این کشور در ترکیه شده اند که این درخواست آن ها علی رغم خوش خدمتی های سروش و همفکرانش به مخالفان نظام ایران با بی اعتنایی محض مواجه شده و مسئولین انگلیسی به آن ها اعلام کرده اند که باید چند ماهی منتظر صدور ویزا برای سفر ان ها به انگلیس باشند.
این بی اعتنایی انگلیسیها نشان از آن دارد که عبدالکریم سروش علی رغم تمام اظهارات و نشر افکار التقاطی جدید اش که صرفا برای خوش خدمتی صورت پذیرفت دیگر تاریخ مصرف وی به پایان رسیده و وجود سروش دیگر هیچ تاثیری برای رسیدن انگلیس و متحدانش به اهدافشان ندارد.
گفتنی است عبدالکریم سروش از مدتی پیش که مقیم خارج شده است پرده از ماهیت افکار التقاطی اش که ریشه در مخالفت با اسلام دارد برداشت و اظهارات هتاکانه و موهنی علیه دین اسلام، قرآن و مراجع مطرح کرد که با پاسخ محکم مراجع و عالمان دینی ایران مواجه شد.
کلمات کلیدی:
دلایل انتخاب روز 25 بهمن برای برگزاری راهپیمایی توسط فتنه گران
عضو کمیسون امنیت ملی مجلس، به انتخاب روز25 بهمن برای راهپیمایی توسط فتنه گران اشاره و خاطر نشان کرد : فتنه گران با انتخاب روز ولن تاین برای راهپیمایی قصد دارند حضور مردمی خود را پر رنگ نشان بدهند که قطعا این گونه تلاش ها امروز دیگر در بین مردم جلوه ندارد.
زهره الهیان؛ نماینده مردم تهران در خانه ملت در گفتگو با خبرنگار عصر امروز با اشاره به حمایت میلیونی ملت ایران از انقلاب مصرو تونس در راهپیمایی 22 بهمن، اظهار داشت: افرادی با جدا کردن حساب خود ازملت قصد دارند به بهانه حمایت از مردم مصر در روز 25 بهمن راهپیمایی داشته باشند که این خواسته، چیزی جز برهم زدن اوضاع کشور و اغتشاش نیست.
وی با تاکید بر اینکه هیچ هدفی جز بر هم زدن امنیت کشور در ذهن سران فتنه نیست، گفت: هدف از راهپیمایی 25 بهمن فتنه گران احیای شبکه مردمی از دست رفته خود است اما ملت ایران که همواره با بصیرت خود از پشت صحنه نقشه های دشمنان پرده برداشته اند با مقایسه شعارهای سال گذشته فتنه گران با سخنان امروزشان کذب بودن مطالبشان را تصدیق می کنند.
وی در ادامه تصریح کرد کسانی که با شعار نه غزه نه لبنان جهت فکری خود را نشان دادند حالا چه شده که به فکر جنبش های مردمی و ملت های مسلمان منطقه افتاده اند.
رئیس فراکسیون سازماهای مردم نهاد به انتخاب روز25 بهمن برای راهپیمایی توسط فتنه گران اشاره و خاطر نشان کرد : فتنه گران با انتخاب روز ولن تاین برای راهپیمایی قصد دارند حضور مردمی خود را پر رنگ نشان بدهند که قطعا این گونه تلاش ها امروز دیگر در بین مردم جلوه ندارد.
الهیان خاطرنشان کرد: ملت فهیم ایران می دانند که پشت صحنه این حرکت های رادیکالی سران فتنه، سرویس های جاسوسی موساد وسیا قرار دارد و آنها به نوعی با این بهانه ها تلاش دارند که بدنه ی مردمی خودشان را احیا کنند.
کلمات کلیدی:
پیش بینی لس آنجلس تایمز از شکست سناریوی اخیر سران فتنه
پایگاه خبری لس آنجلس تایمز در گزارشی درباره حضور بی شمار مردم در راهپیمایی روز جمعه نوشت: مردم ایران با حمایت از مردم مصر و راهپیمائی ضد آمریکایی خود با برگزاری راهپیمایی جداگانه سران فتنه مخالفت کردند و علیه آن شعار دادند.
پایگاه خبری لس آنجلس تایمز در گزارشی با پوشش خبری حضور ایرانی ها در سالگرد انقلاب اسلامی نوشت: مردم ایران با حضور خود در شهرهای مختلف ایران علاوه بر گرامیداشت سالگرد پیروزی انقلاب 1979، حمایت خود را از اعتراضات مردمی مصر و تونس نیز ابراز کردند.
در این تظاهرات ضد آمریکایی که در آن رئیس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد نیز به ایراد سخنرانی پرداخت مردم با در دست داشتن پلاکاردها، پرچم ها، بالون های رنگی و عکس های آیت الله خامنه ای، علاوه بر شعارهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی از قیام مردم مصر نیز حمایت کردند و حسنی مبارک را دست نشانده آمریکا خواندند.
این گزارش در ادامه با اشاره به درخواست تظاهرات جداگانه از سوی سران فتنه نوشت: ایرانی ها همچنین با شعارهای خود علیه موسوی و کروبی که درخواست راهپیمایی در حمایت از مردم مصر کرده اند، به این نکته اشاره داشتند که مردم ایران حمایت همه جانبه خود را از قیام مردم مصر ابراز داشتند و دیگر نیازی به تظاهرات دیگری نیست.
کلمات کلیدی:
حتی اصلاح طلبان هم به پروژه جدید سران فتنه اهمیتی ندادند!
فعالان سیاسی اصلاح طلب با ارزیابی حضور پرشور و معنا دار ملت قدرشناس ایران در راهپیمایی یوم الله 22 بهمن، بیانیه اخیر موسوی و کروبی در راستای اغتشاش آفرینی مجدد را غیر قانونی و در راستای اهداف دشمنان نظام و انقلاب اسلامی دانستند و تاکید کردند: پروژه ی جدید فتنه انگیزانه ی موسوی و کروبی از هم اکنون با شکست مواجه خواهد شد چرا مردم با حضور گسترده و چشمگیر مردم خود در سالگرد پیروزی انقلاب پاسخی محکمی به یاوه گوی های اخیر آنها دادند.
*بیانیه تجمع 25 بهمن ماه موسوی و کروبی غیر قانونی است
در همین ارتباط عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام (ره) گفت: درخواست مجوز کروبی و موسوی از وزارت کشور برای تجمع 25 بهمن به بهانه حمایت از مردم و انقلاب مصر و فلسطین غیر قانونی است.
حجت الاسلام هادی غفاری عضو شورای مرکزی نیروهای خط امام (ره) در گفتگویی با تاکید بر اینکه برنامه های احزاب در ایران همواره باید با مجوز وزارت کشور انجام پذیرد گفت: موسوی و کروبی نتوانسته اند از وزارت کشور مجوزی برای 25 بهمن ماه بگیرند و برگزاری چنین تجمعی غیر قانونی است.
وی خاطر نشان کرد: ملت ایران در هیچ برنامه ای که مجوز رسمی نداشته باشند حضور نخواهند یافت.
*عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی: از هم اکنون پروژه موسوی و کروبی با شکست مواجه شده است
در ادامه عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی افزود: پروژه کروبی و موسوی برای دعوت مردم به بهانه حمایت از انقلاب مصر با حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن ماه با شکست مواجه شده است.
حجت الاسلام داوود محمد جانی نماینده مردم آباده در مجلس شورای اسلامی در گفتگو یی ما اظهار داشت: مردم با حضور چشمگیر در راهپیمایی 22 بهمن ماه در اقصی نقاط کشور بار دیگر صحنه دفاع از انقلاب اسلامی را در جهان به خصوص کشورهای اسلامی منطقه به نمایش گذاشته اند.
وی با بیان اینکه بیانیه های کروبی و موسوی همچون کوبیدن آب در هاون بیهوده است اظهار داشت: مردم انقلابی ایران یک بار دیگر با حضور پرشور خود در صحنه نقشه های فتنه گران را نقش برآب کرده اند.
وی با بیان اینکه موسوی و کروبی در کشور به دنبال تفرقه انگیزی هستند، تصریح کرد: سران فتنه بدانند که بیانیه های آنان در رفتار و اراده انقلابی مردم ایران هیچ تاثیری نخواهد گذاشت.
عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی اذعان داشت: ملت ایران با راهپیمایی خود با تمام توان از انقلاب های مصر و فلسطین حمایت کرده اند و تجمع دیگری در کشور برای حمایت از مسلمانان نیاز نیست.
*مردم به یاوه گویی های موسوی و کروبی توجه نمیکنند
همچنین عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با بیان اینکه مردم با شرکت در مراسم سی و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان رهبر فرزانه خود لبیک گفتند افزود: مردم دلیلی نمی بینند به جای کلام شیرین رهبر فرزانه خود به یاوه گویی های موسوی و کروبی گوش کنند.
محمد رئوف قادری در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران راهپیمایی مردم ایران را در روز 22 بهمن بیانگر وفاداری به آرمان های انقلاب است، اظهار داشت: جامعه ایران شهری و روستایی، پیر و جوان دل در گرو حقیقت برخواسته و مطالبات همیشگی خود یعنی استقلال ،آزادی و جمهوری اسلامی مهر تائید زدند.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با بیان اینکه ملت به فرمان ولی امر خود در نماز جمعه هفته گذشته لبیک گفتند تصریح کرد: حقیقتاً مردم دلیلی نمی بینند به جای کلام شیرین رهبر فرزانه خود به یاوه گویی افرادی چون موسوی و کروبی گوش کنند چرا که ملت میداند که حضورش چطور دیگر ملت های جهان را در اقصی نقاط جهان بیدار کرده است.
*بیانیه های موسوی و کروبی در راستای اهداف دشمنان نظام و انقلاب
در ادامه عضو شورای مرکزی حزب همبستگی با بیان اینکه مردم با حضور پرشور خود در روز 22 بهمن خط بطلان به خواسته های دشمنان کشیدند اذعان داشت: بیانیه های موسوی و کروبی در راستای اهداف دشمنان نظام و انقلاب است.
همایون ابوسعیدی در گفت و گو یی افزود: حضور مردم انقلابی در سطح خیابانها در روز 22 بهمن بیانگر اینست که ملت ایران همواره آگاه به مسائل گوناگون و حامی سران سه قوه و نظام جمهوری اسلامی ایران هستند.
وی در ادامه برگزاری هرگونه راهپیمایی به غیر از راهپیمایی 22 بهمن را زشت و قبیح دانست: همه باید در یک روز آن هم روز 22 بهمن با هدف دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی، امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی وارد صحنه شوند و الا برگزاری هر مراسمی به جز 22 بهمن به معنای ایجاد دو دستگی و اختلاف است.
عضو شورای عالی حزب همبستگی با بیان اینکه بیانیه موسوی و کروبی برای حضور فتنه گران در راستای خشنودی دشمن انقلاب و نظام است اظهار داشت: نخبگان سیاسی باید همواره هوشیار و عاقل باشند و بدانند که در چه مسیری قرار گرفته اند و قطعاً هم صدایی با موسوی و کروبی در روز 25 بهمن به معنای دلدادگی به دشمنان و رنجیدگی مردم است.
کلمات کلیدی:
حزب الله مواضع هاشمی،خاتمی و مشائی را در هم کوبید
متاسفانه در دولت دهم ماهیت گفتمان جریان نئو (جدید) حجتیه ی مشایی محور با جلو گیری از ارائه و افشای رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا توسط احمدی نژاد در سازمان ملل به تشابه با سیاست انحرافی و غیر اصولگرایانه ی دیپلماسی دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی در راستای تقویت دیکتاتورهای مغضوب امام راحل منتهی می شد ؛ این در حالی است که واقعیات اسلام خواهی انقلابهای مردم تونس و مصر نشان دهنده ی اشتباه بودن این گونه راهبردها می باشد.
بیانیه ی حزب الله بمناسبت سی و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
این روزها استکبار جهانی همزمان با دولتها و مردم مسلمان در سی و سومین بهار پیروزی انقلاب اسلامی ایران شاهد حرکت دومینووار سقوط دیکتاتورهای مرتجع و دست نشانده ی آمریکا در منطقه ی شمال آفریقا و خاورمیانه بوده اند.
سقوط زین العابدین بن علی در تونس و محمد حسنی مبارک در مصر بمثابه سقوط صدام حسین و حکومت بعثی می باشد که در تداوم تحقق وعده های الهی امام راحل (ره) و رهبری حکیمانه ی امام خامنه ای بوده و نوید بخش سقوط قریب الوقوع سایر حکومت های مرتجع و دیکتاتورهای مزدور آمریکا و اسرائیل مانند حکام اردن ، عربستان ، یمن ، الجزایر و ... خواهد بود.
در این زمینه متأسفانه ملت ایران طی سه دهه ی اخیر رگه هایی از انحراف برخی مدیران اجرایی بویژه در عرصه ی سیاست خارجی و دیپلماسی کشور ناشی از باور به تحلیل های غلط غربی و نظام سلطه ی استکباری را مشاهده کرده که در تعارض با واقعیات جاری منطقه ای و جهانی بوده است :
1- برخی تحلیل گران غربزده عنوان میکردند که انقلاب اسلامی مانند انقلابهای بزرگ جهان دچار ترمیدور و بازگشت به نظام سکولار و استبدادی گذشته خواهد شد.آنها با الگوبرداری از آنالیز انقلاب کبیر فرانسه در 1789 و انقلاب بلشویکی روسیه در اکتبر 1917 میلادی اعلام داشتند که پیروزی آقای خاتمی در دوم خرداد 1376 مصداق ترمیدور انقلاب اسلامی و بازگشت از ارزشهای اسلامی به ارزشهای سکولار و ارتجاعی است.
این دسته از خواص و نخبگان دولت آقای هاشمی با تحلیل فوق ذلیلانه به پذیرش طرح صهیونیستی دو دولت در فلسطین اشغالی روی آوردند تا امکان مذاکره با آمریکا و بازی در پازِل او را بدست آورند.
از اینرو تداوم همکاری هرچه بیشتر با رژیم آل سعود عربستان ، آل هاشم در اردن و ایجاد ارتباط با رژیم نامبارک در مصر دستور کار تیم آقای خاتمی قرار گرفت.
انتخابات ریاست جمهوری نهم در تیر ماه 1384 به وضوح نشان داد که تحلیل فوق اشتباه بوده و گفتمان انقلاب اسلامی وراهبرد استکبار ستیزی امام راحل (ره) همچنان در بین مردم زنده و پوینده است.
2. دسته دوم از تحلیل گران غرب زده در پی لشگرکشی امریکای جنایتکار و اشغال افغانستان و عراق اظهار می داشتند که گفتمان استکبار ستیزی امام در جهان دو قطبی قابل دفاع بوده و اکنون که امریکا جایگاه تنها ابر قدرت جهان قرار گرفته است ، امکان اجرای گفتمان استکبار ستیزی امام راحل وجود ندارد ، به طوری که برای جلو گیری از حمله امریکا به ایران بایستی منافع امریکا را به منافع خود ترجیح داد از اینرو تشدید همکاری با رژیم های عربستان ، اردن ، یمن ، الجزایر، تونس و همچنین ایجاد رابطه با رژیم مصر مجدداً در دستور کار تیم آقای خاتمی قرار گرفت. پیروزی مقاومت در نبرد سی و سه روزه ی لبنان و بیست و دو روزه ی غزه نشان داد که نه تنها امریکا ابر قدرت جهان نیست بلکه در تعیین حکومتهای همسو در عراق و افغانستان نیز دچار مشکل بوده است و امکان تامین امنیت متحد اول استرتژیک خود یعنی رژیم اشغالگر صهیونیستی را دارا نیست.
3. اگرچه گفتمان استکبار ستیزی امام راحل (ره) در روابط بین الملل توسط دولت نهم پر رنگ شد و آقای احمدی نژاد با اقتباس از امام راحل بر نابودی غده سرطانی اسراییل تاکید کرد وعلاوه بر آن با طرح ضرورت بازنگری در افسانه هولوکاست بر پوشالی بودن هیمنه امریکا ورژیم صهیونیستی صحه گذاشت..
اما متاسفانه در دولت دهم گرایش فوق با پیدایش جریان نئو(جدید)حجتیه ی مشایی محور به انحراف کشیده شد تا جایی که ماهیت گفتمان فرد مذکور با جلو گیری از ارائه و افشای رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا توسط احمدی نژاد در سازمان ملل آشکار شد.
رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا به چگونگی انتقال 200 پوند اورانیوم غنی شده از مرکز فن آوری نومک در ایالت پنسیلوانیای امریکا به مقصد اسراییل می پرداخت که این مواد در خاک فلسطین اشغالی تبدیل به حداقل 50 بمب اتمی گردید. افشای رسوایی ساختمان آبشار نیاگارا در بخش دیگر به چگونگی قربانی شدن سه هزار شهروند آمریکایی ناشی از تشعشعات اتمی در ایالت فوق می پرداخت که اکنون چالش جدی دولت اوباما و ارتش آمریکا می باشد.
گفتمان نئو حجتیه مشایی محور با تکیه بر ادعای فرارسیدن ایام ظهور، ضرورت تنش زدایی ، همگرایی و ارتباط دولت دهم با رژیمهای مرتجع عربستان سعودی ، اردن هاشمی و مصر را در دستور کار قرار داد.
در این میان تشابه سیاست انحرافی فوق با راهبرد غیر اصولگرایانه ی دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی که در بند 1 و 2 بیان شد نه تنها به تقویت دیکتاتورهای مغضوب امام راحل منتهی می شد بلکه خط پایانی بر گفتمان استکبار ستیزی دولت نهم محسوب گردید. این در حالی است که واقعیات اسلام خواهی انقلابهای مردم تونس و مصر نشان دهنده ی اشتباه بودن این گونه راهبردها می باشد.
کلمات کلیدی:
مجوزی برای اغتشاش فتنهگران مورد حمایت مبارک صادر نمیشود
معاون مدیرکل سیاسی وزارت کشور درخواست مجوز راهپیمایی به بهانه حمایت از مردم مصر از سوی کسانی که پیش از این مورد حمایت دیکتاتورهایی همچون مبارک بودند را در اجرای خط القای انگلیس مبنی بر تحت الشعاع قرار دادن پیروزی بزرگ ملت مصر تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران دانست.
مهدی علیخانیصدر در گفتوگو با فارس، با اشاره به درخواست مجوز راهپیمایی سران فتنه به بهانه حمایت از مردم مصر اظهار داشت: این عناصر به غیرقانونی بودن درخواستشان کاملاً واقف هستند و میدانند که مجوز اغتشاش دریافت نمیکنند.
معاون دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب افزود: البته به نظرم انگیزه سیاسی از این بازیها آشکارتر از آن است که بتواند با پوشش نفاقآمیزی مانند بهانه حمایت از حرکت اسلامی مردم مصر و تونس پنهان شود. چطور میتوان باور کرد عناصری که سال گذشته با شعار « نه غزه ، نه لبنان» در برخی از خیابانهای تهران «سطل آشغال» آتش میزدند امسال بخواهند از حرکتهای ضد آمریکایی در منطقه حمایت کنند.
عیخانیصدر بیان داشت: چطور میتوان باور کرد کسانی که مجری سیاستهای فتنهگرانه آمریکا و انگلیس در کشور بوده و هستند و فتنهگریهای آنها مستمراً و صراحتاً مورد تشویق و حمایت مالی، سیاسی و رسانهای غرب و رژیم صهیونیستی و مبارک و امثالهُم است، یکدفعه بر خلاف منافع غرب و دیکتاتورهای دستنشانده آنها که صدای شکستن استخوان آنها به گوش میرسد، اقدامی بکنند؟
وی تصریح کرد: ملت هوشیار ایران میداند که جریان فتنه پس از سرخوردگی و ناامیدی از حداقل همراهی داخلی، صرفاً میخواهد به غرب و صهیونیستهای در حال سقوط، پیام دهند که روی اینها به عنوان «عصای شکسته» حساب کنند.
معاون مدیر کل سیاسی وزارت کشور ادامه داد: بنابراین شکی نیست خیمه شب بازی جدید جریان فتنه، در اجرای خط القایی انگلیس مبنی بر درخواست مجوز خوشخدمتی به بیگانگان که قبل از طرح در رسانههای داخلی، با ذوقزدگی در BBC منتشر شد، از دیدگاه ملت ایران که در انتظار برخورد قانونی با فتنهگران و خائنین به منافع و مسائل ملی هستند، به یک طنز شباهت دارد.
درخواست مجوز برگزاری راهپیمایی به بهانه حمایت از مردم مصر در حالی است که روز 22 بهمن ماه امسال خیل جمعیت 50 میلیونی ملت ایران با برگزاری راهپیمایی باشکوهی در حمایت واقعی از مردم مصر و تونس چنان پاسخی به فرعونیان زمان دادند که حسنی مبارک دیکتاتور مصر در همان روز مجبور به فرار از مصر و کناره گیری از قدرت شد و نادرستی ادعای سران فتنه که پیش از این از حمایت دیکتاتورهایی چون حسنی مبارک برخوردار بودند بر همه ملت ایران آشکار است.
همچنین این درخواست فتنه گران، حرکت منافقانه و بازی جدید غرب برای بازگرداندن مشروعیت از دست رفته آنهاست که ضمن خوراک دادن به رسانه های بیگانه و سایتهای ضد انقلابی می خواهد پیروزی بزرگ ملت مصر را که نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران بوده، تحت الشعاع قرار دهد و کمرنگ کند.
حضور 50 میلیون نفری ملت ایران در راهپیمایی گسترده 22 بهمن امسال و سال گذشته و همچنین نهم دی پارسال این موضوع را به اثبات رساند که ملت تاپای جان ایستاده و به هرگونه توطئه و نفاق پاسخ کوبنده خواهد داد.
کلمات کلیدی:
یک رسانه وابسته به ضدانقلاب خارج نشین، گزارش جالبی از راهپیمایی باشکوه 22 بهمن منتشر کرد.
این رسانه که توسط شماری از روزنامه نگاران زنجیره ای فراری و مقیم آمریکا و اروپا مدیریت می شود، به نقل از یکی از عناصر فعال در فتنه سبز نوشت: روز جمعه 22 بهمن از روی کنجکاوی به میدان آزادی رفتم. وقتی با موسسه کرایه اتومبیل تماس گرفتم، فرد پشت خط گفت خیابان های اطراف مسیر بسته است و نمی توانیم سرویس به شما بدهیم. با قطار مترو رفتم. هر چه به ایستگاه آزادی نزدیک تر می شدیم، واگن شلوغ تر می شد. وقتی قطار به میدان توپخانه که ایستگاه مرکزی مترو تهران است رسید، جمعیت واگن ها دو برابر شد، به نحوی که احساس خفگی به آدم دست می داد. وقتی قطار به ایستگاه آزادی رسید، مسافران به طرف خروجی رفتند، اما ازدحام در حدی بود که خروج جمعیت چند دقیقه طول کشید. وقتی به خیابان رسیدم، متوجه شدم که شلوغ بودن خیابان باعث کندی حرکت مسافران در پله های ایستگاه شده بود.
گزارشگر «خودنویس» می افزاید: ازدحامی که در خیابان آزادی مشاهده می کردم، برایم یک تجربه جدید بود. تصمیم گرفتم از پل عابر پیاده عبور کنم تا از آن بالا اطراف میدان آزادی را تماشا کنم. جای خالی نبود و کله های مردم همه جا را سیاه کرده بود. به علت زیادی جمعیت حدود شش دقیقه طول کشید تا به پایین پله های آن طرف پل رسیدم. در پیاده رو یک گوشه خلوت را پیدا کردم و همان جا ایستادم. صدای سخنان احمدی نژاد از بلندگوها پخش می شد. تلاش کردم به طرف میدان آزادی بروم، اما بقیه همچنین قصدی داشتند و راهی به جلو پیدا نکردیم. ایستادم تا ساندیس خورها را تماشا کنم اما اشتباه فکر می کردم. مردم آمده بودند تا دلشان را راضی کنند. بسیاری از جمعیتی را که دیدم، افراد عادی بودند و با میل و اراده خودشان به آنجا آمده بودند. من تا پیش از این تصور می کردم فقط کسانی که ریش و چادر دارند یا کارمند سازمان های دولتی هستند در این مراسم ها شرکت می کنند. من فکر می کردم خیلی ها به خاطر ساندیس می آیند. من فکر می کردم همه الکی می آیند که آمده باشند، اما همه اشتباه بود.
وی همچنین نوشت: کسانی که من روز 22 بهمن در خیابان آزادی تهران دیدم، مردم ایران بودند. کسانی که صبح تا شب در تاکسی و اتوبوس و مترو و مغازه ها و ادارات و دانشگاه آن ها را می بینم و از کنارشان رد می شوم. کسانی که می دیدم، ملت ایران بودند.امسال برخلاف سال گذشته جمعیت بیش تری به میدان آزادی رفته بودند. اما چطور این اتفاق افتاد؟ پرسشی را از خودم و شما می پرسم و آن اینکه «چند درصد از جمعیت میلیونی که در خیابان آزادی حضور داشتند مانند من در سال 88 طرفدار جنبش سبز بودند ولی بعد در شرایطی قرار گرفتند که احساس افراد فریب خورده را داشتند؟ کسانی که هنوز نمی خواهند قبول کنند که بازیچه قدرت نمایی گروه هایی شدند که حتی با یکدیگر اتحاد ندارند، برای روز 25 بهمن برنامه ریزی می کنند. کاش آن ها روز 22 بهمن 89، حاضر می شدند و تعداد خودشان را با جمعیتی که می دیدند، مقایسه می کردند. آنها سال گذشته در حالی ایده اسب تروا را مطرح کردند که می گفتند آخرین راهپیمایی 22 بهمن را رقم خواهیم زد، اما 365 روز بعد شلوغ ترین راهپیمایی 22 بهمن برگزار شد و من خودم شاهد آن بودم.»
این عنصر فعال در فتنه سال گذشته، گزارش خود را با این جملات به پایان برده است: ما فریب کسانی را خوردیم که بر سر رسیدن به قدرت با یکدیگر نیز اختلاف داشتند و مردم را سپر خودشان کردند و وقتی همه چیز خراب شد، به خانه هایشان برگشتند و به سادگی مردمی که باورشان کرده بودند، خندیدند. راهپیمایی 22 بهمن امسال نه مشت محکم به دهان استکبار جهانی بود، نه شیطان بزرگ و نه انگلیس [!]. 22 بهمن امسال (...)بزرگی بود به کسانی که تصور می کردند ملت ایران فقط کسانی بودند که فریب آن ها را خوردند و هرگز دیگران را به حساب نیاوردند. راهپیمایی 22 بهمن امسال را ساندیس خورها برگزار نکردند. آن ها مردم بودند. مردمی که تا امروز توسط مهاجرانی و نبوی و موسوی و کروبی فیلتر شده بودند تا دیده نشوند.
یادآور می شود پایگاه اینترنتی خودنویس یکی از رسانه های ضدانقلابی فعال در عرصه آشوب طلبی و رادیکالیزم به شمار می رود. این رسانه ضد انقلابی، در مطلب دیگری سرنگونی مبارک در روز 22 بهمن را مورد اعتراض قرار داده و نوشته است: آقای مبارک! انصاف نداشتی، تقویم هم نداشتی؟ همه دوست داشتیم کناره گیری مبارک نه در روز 22 بهمن بلکه کاش در روز پیش یا پس از آن پیش می آمد تا این موفقیت نیز همچون انقلاب 32 سال پیش ایران، به سود حاکمان جمهوری اسلامی قابل مصادره نباشد. اما مبارک تقویم هم نداشت.
کلمات کلیدی:
این تحلیلگران بر این باورند که غرب در شرایط بحرانی فعلی، نگران اثرپذیری هرچه بیشتر ملتهای مسلمان و برپاخاسته منطقه از جمهوری اسلامی ایران است و به همین دلیل به مزدوران میدانی گوش به فرمانی نیاز دارد که با حاشیه سازی در ایران، از اقبال رو به گسترش ملتها نسبت به جمهوری اسلامی بکاهند! این طیف از مفسرین به اظهارات قبلی سران رژیم صهیونیستی که از فتنه گران به عنوان پیاده نظام ارتش اسرائیل و سرمایه بزرگ تل آویو یاد کرده بودند، استناد می کنند.
اما صرف نظر از این ارزیابی ها آنچه در نوع خود طنزآمیز و جالب توجه به نظر می رسد، رویکردهای متفاوت محافل ضدانقلاب نسبت به اقدام موسوی و کروبی است. در این زمینه ارگان حلقه لندن- مرتبط با MI6 انگلیس- با هیجان تمام مشغول داغ کردن حرکت سرد و بی روح دست اندرکاران داخلی فتنه است.
کارشناسان عرصه رسانه البته «جرس» و کسانی چون مهاجرانی و ابراهیم نبوی را به عنوان پت و مت هایی که سیاه بازی «درازگوش تروا» را در آستانه 22بهمن 88 دامن زدند و اسباب ناسزای اکثریت قریب به اتفاق محافل ضدانقلاب طی یک ساله بعدی را فراهم کردند، می شناسند.
به همین دلیل برای ناظران بی طرف بسیار جذاب است که ببینند طنزنویس ناموفق جرس در فقدان طراح به درد بخور، در کسوت مشوق اصلی خودنمایی خیابانی ظاهر شود و هزاران کیلومتر آن سوتر از گود (در اروپا) به بقایای فتنه سبز بدهد رهنمود عملیاتی مبنی بر اینکه به خیابان بیایید، ایمیل بزنید، شعار بدهید و ناامید نباشید.
او به روش دون کیشوت، خود را فرمانده شبکه های ضدانقلاب تلقی کرده و به بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا و فیس بوک و سی ان ان و فاکس نیوز دستور داده! که در این زمینه فعال شوند. این در حالی است که رسانه های غرب با علم به گروهان از هم پاشیده فتنه، حاضر نیستند برای چندمین بار روی این جریان بازنده شرط بندی کنند.
غیر از رسانه های غربی، رسانه های اپوزیسیون نیز واکنش های خواندنی بروز داده اند. در حالی که یکی از کاربران «بالاترین» با اسم مستعار خطاب به هم قطاران ساده دل تر نوشته بود «اگر در تجمع نیامدید و فرصت را سوزاندید، دیگر [...] می خورید که از این به بعد گله و شکایتی بکنید و خودم می زنم توی دهنتون».
کاربر دیگر این گونه نوشت: دوستان خارج، لطفا ما را جوگیر نکنید. راست می گویید بیایید با هم دستگیر بشویم و چماق بخوریم. پول بلیط تون هم با من، دیگه جوگیر نمی شوم.
در این میان گروهک دو نفره فدائیان خلق که توسط فرخ نگهدار و علی کشتگر اداره می شود و پیوند کاملی با شبکه بی بی سی و حلقه جرس برقرار کرده، ضمن بیانیه ای ابراز وجود کرده و ضمنا از اقدام موسوی حمایت کرد. گروهک های ورشکسته دیگری چون منافقین و اتحاد جمهوریخواهان و سلطنت طلبان هم به بهانه اعلام حمایت از اقدام موسوی و کروبی، نام و امضای خود را در قالب بیانیه ها و مصاحبه هایی منتشر کرده اند.
با این حال «ف. م سخن» کسی که پیش از این در گویانیوز تصریح کرده بود «من از این به بعد غلط بکنم مطلبی بنویسم که کیهان به آن استناد کند»، به خاطر شدت ناراحتی از بی عملی فتنه گران، توبه خود را شکسته و نوشت: بسیار زشت است وسط هیجان سیاسی، از عقل و تعقل سخن به میان آوردن اما نقش نویسندگان غیروابسته در این هنگامه غوغا چیست؟
آیا باید دنبال هیجان جماعت- آن هم از نوع کاذب اینترنتی- به راه افتاد و بر عقل سلیم قلم کشید؟ اینها را چرا می گویم؟ به خاطر اینکه مطمئن هستم این فضا فردا به یأس منتهی خواهد شد. نباید بیش از این دچار هیجان شویم. ما ضربه سختی از احساساتی گری و هیجان زدگی خوردیم.
انتحار سیاسی سران فتنه برای رفع محاصره از اسرائیل
پس از سقوط رژیم مبارک، رژیم صهیونیستی که مهمترین همپیمان خود را از دست داد، تلاش دارد تا پادوهای خود را برای انتقامگیری وارد صحنه نماید. کسی نمیداند، فرعون خوابی دیده بود یا نه، اما خداحافظیاش ازسرزمین نیل برای دوستانش به مثابه یک خواب بود و یک شوک. سرزمین مصر سالیان سال بود، 30سال بیشتر که همپیمان رژیمی جعلی بود که آنان در کمپ دیوید آن را «اسرائیل» خواندند.
مصر به عنوان پرجمعیتترین کشورعربی، هم مرز با رژیم صهیونیستی، پرورش دهنده علمای دینی از دل الازهر و نیز با در اختیار داشتن آبراه سوئز مورد توجه قدرتهای استعماری قرار گرفت تا نقش حائل میان کشورهای اسلامی با غده سرطانی را برعهده بگیرد. ماجرای این نقشآفرینی مصر، تازه آغاز شده بود که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و به عنوان یک کانون «آگاهی و بیداری اسلامی» سر بلند کرد و پیام انقلاب خود را به منطقه و اقصی نقاط جهان صادر نمود.
ازدیگر سو زمانی که بلوک شرق از هم پاشید غرب منادی پایان تاریخ شد و استراتژیها سیاهه کرد و برای هژمونی خود تهدید نامتقارن و متقارن را تحت عنوان «بیداری اسلامی» و ظهور قدرتهای میانه برای خود تعریف و تفسیر کرد، نهایتش هم رسید به مهار موج اسلامگرایی در منطقه، اما نامش را گذاشت«طرح خاورمیانه جدید یا بزرگ.»
تغییر موازنه به نفع انقلاب اسلامی
ماجرا را کوتاه و گذرا پی بگیریم. عقبنشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان، به قدرت رسیدن حماس، جنگ 33 روزه، جنگ 22 روزه، به قدرت رسیدن اسلامگرایان در ترکیه، تحولات لبنان و شکست دولت مورد حمایت امریکا در این کشور و شکست در فتنهای که در سال 88 بهوقوع پیوست، طراحیهای امریکا را چنان در باتلاق فرو برد که دومینوی از دست رفتن شرایط تدبیر و تمهید برای آنان سخت وگران تمام شد.
پس از فاصله گرفتن ترکیه از محور غرب و نیز شکست این محور در اتفاقات اخیر لبنان، انتفاضه مردم مصر و پیامدهای ناشی از آن، زلزله سهمگینی را در منطقه بهوجود آورد و ضربه مهلک دیگری بر محور مذکور وارد ساخت. در همین ارتباط روزنامه صهیونیستی هاآرتص در تشریح شکستهای متوالی محور امریکا، غرب و رژیم صهیونیستی نوشت:«اوباما در تاریخ امریکا به عنوان رئیس جمهوری ثبت خواهد شد که موجب از دست رفتن ترکیه، لبنان و مصر شد و در دوران وی ساختار همه پیمانهای سیاسی ومنطقهای امریکا در خاورمیانه فروریخت.»
اما چرا ماجرای مصر این قدر برای رژیم صهیونیستی سنگین بوده و آنها به قضاوت در خصوص نقطه اصلی تحولات مصر پرداخته و میگویند که از دست دادن مصر یعنی تغییر موازنه استراتژیک به نفع محور ایران، بیداری و مقاومت اسلامی؟
بهراستی چرا انقلاب اسلامی مصر، سران رژیم صهیونیستی را به هراس واداشته و لیبرمن از روی کار آمدن نظامی همچون ایران در مصر اظهار نگرانی میکند.
پادوهای رژیمصهیونیستی وارد صحنه میشوند
اصل ماجرا اینجاست که مصر به عنوان دروازه ورود رژیم صهیونیستی به ژئوپلتیک منطقه بوده و از دیگر سو، انقلاب اسلامی دراین کشور در حقیقت تکمیل پازل محاصره این رژیم جعلی میباشد. پس کاملاً طبیعی است که سایت وزارت خارجه اسرائیل در نوشتاری تصریح کند که «در اسرائیل انتقاد از رفتار اوباما بالا گرفته، زیرا همانگونه که کارتر موجب از دست رفتن ایران شد، اکنون اوباما نیز موجب از دست رفتن مصر شده است.» این اما همه ماجرا نیست، زمانی که مبارک از قدرت خداحافظی کرد، رژیم صهیونیستی بیش از گذشته نگران شد.
در حقیقت پس از سقوط رژیم مبارک، رژیم صهیونیستی که مهمترین همپیمان خود را از دست داد، تلاش دارد تا پادوهای خود را برای انتقامگیری وارد صحنه نماید.
رژیم صهیونیستی که بارها ایران را مسبب به راه افتادن دومینوی نهضت اسلامی در منطقه و محاصره خود عنوان میکند، مدتی است پس از ارتباطگیری و کمک50 میلیون دلاری محمود عباس به یکی از سران فتنه، رأساً از طریق یک حلقه واسط در ایران به دنبال انتقامگیری بوده و درصدد است تا با ایجاد انحراف محاصره خود را بشکند. در همین راستا در حالی که رژیم مبارک سقوط کرده، میرحسین موسوی در حالی بنای راهاندازی راهپیمایی درحمایت از مردم مصر و تونس را دارد! او در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی که با شعار حمایت از مردم مصر و تونس برپا شد، غائب بود و خود را از صف حامیان نهضتهای اسلامی جدا کرد تا شکل دیگری از شعارهای اغتشاشات سال گذشته یعنی «نه غزه، نه لبنان» را به نمایش بگذارد. این درحالی است که هنوز اذهان، ماجرای کمک 50 میلیون دلاری محمود عباس یار غار اسرائیل را ازیاد نبردهاند.
گرچه با افشای کمک 50 میلیون دلاری محمودعباس خاستگاه شعارهای سال گذشته مشخص شد اما این روزها با عبور دوباره میرحسین موسوی از آوردگاه مردم در راهپیمایی 22 بهمن همراه با پادویی منافقین، ارتباط تشکیلات وی برای حمایت از رژیم صهیونیستی بیش از پیش آشکار میشود.
وقتی منافقین هم دوباره پای کار میآیند
تماسهای تلفنی منافقین با برخی از شهروندان برای راهپیمایی مورد اشاره میرحسین موسوی در حالی طی یکی دو روز گذشته شدت گرفته که باید آن را درچارچوب آخرین مواضع سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تفسیر کرد. سایت وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی پس از سقوط حسنی مبارک دیکتاتور وابسته به این رژیم در مصر، از روی استیصال به فحاشی علیه اخوانالمسلمین مصر و جمهوری اسلامی ایران روی آورد.
مسئولان رژیم غاصب اسرائیل تمام ظرفیت سیاسی خود از جمله لابی صهیونیستی صاحب نفوذ در کاخ سفید را به کار گرفت تا از سقوط رژیم دیکتاتور و وابسته حسنی مبارک در مصر جلوگیری کند اما پس از آنکه دخالتهای صهیونیستها و امریکا نتوانست در برابر سیل خروشان مردم مصر مقاومت کند و سرانجام مهره مورد اعتماد رژیم تلآویو مجبور به کنارهگیری شد، صهیونیستها از روی استیصال و خشم به اهانت و سیاهنمایی درباره جمهوری اسلامی ایران و جمعیت اخوانالمسلمین پرداختند.
در همین خصوص، سایت وزارت خارجه اسرائیل همزمان با کنارهگیری مبارک طی مطلبی که اوج عصبی بودن دستاندرکاران آن را میرساند، به زعم خود به تخریب وجهه اخوانالمسلمین و همسویی آن با ایران اسلامی پرداخت که بخشهایی از آن در ذیل میآید:
«در هجدهمین روز از آغاز خیزش مردمی در مصر، همچنان ابراز نگرانی میشود که گروه اخوانالمسلمین با استفاده از هرج و مرج و همچنین سیاستهای مردمفریبانه خود بتواند قدرت را به دست گیرد یا وضعی از نظر سیاسی در مصر ایجاد شود که پس از انتخابات پارلمانی آینده، نتوان هیچ دولتی را بدون شرکت دادن اخوانالمسلمین برپا کرد.
بی تردید، حزب اخوانالمسلمین که سابقه مرامی آن به یکصد و چند سال پیش میرسد و قدیمیترین گروه سیاسی مصر محسوب میشود، از پایههای اساسی به وجود آمدن گروه تروریستی القاعده میباشد، زیرا این دو سازمان، در بسیاری از امور عقیدتی شباهتهای بسیار به هم دارند! از آن جا که تشکیلات دینی، به طور اصولی هرگونه دموکراسی را نفی میکنند و ادعا دارند که رهبر روحانی آنان (که خود را جایگزین حضرت محمد میداند) باید از همه اختیارات سیاسی و دینی به صورت مطلق برخوردار باشد (همان گونه که امروز در ایران عمل میشود)، به گفته آگاهان این احتمال در مصر نیز وجود دارد که تلاش کنونی برای برقراری مردمسالاری، به برپایی نوعی حکومت دیکتاتوری دینی مبدل گردد. ایدئولوژی اخوانالمسلمین در علامت ویژه این سازمان (لوگو) به طور مشخص بیان شده است.
تنها فرق آنان با رژیم اسلامی ایران آن است که آن یک به دنبال خلافت سنی و این یک در پی خلافت شیعه است.»(سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی 22/11/89)
از دیگر سو سخنان باراک اوباما رئیس جمهور امریکا مبنی بر اینکه باید مصر به سوی دموکراسی حرکت کرده و مطالبات مردمی به پاسخ قانعکنندهای برسد از روی دیگر واکنش امریکا به حوادث مصر پرده برمیدارد؛ واکنشی که در آن یک القا نهفته و هدف آن این است که بگوید اگر اتفاقی در مصر حادث شده با رضایت و حمایت آنان بوده اما سران کاخ سفید هیچ اشارهای نمیکنند که چرا این حمایت و مخالفت با دیکتاتوری 30 سال است که به طول انجامیده است.
حال با این تفاسیر آنچه به طور کلی قابل جمع بندی است عبارت است از:
1- طرح خاورمیانه جدید و بزرگ مورد ادعای امریکا با شکست مواجه شده است.
2- خاورمیانه جدید با شکلگیری نهضتهای اسلامی دومینووار منطقه را فرا گرفته است.
3- رژیم صهیونیستی در محاصره نهضتهای اسلامی و عمق پیام انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته است.
4- امریکا و رژیم صهیونیستی تلاش دارند تا دو خط را به موازات یکدیگر هدایت و مدیریت کنند. خط اول تلاش برای موافق نشان دادن خود با تغییرات مصر و سعی در به روی کارآمدن یک مهره وابسته و سکولار در این کشور میباشد و خط دوم ایجاد یک خط انحرافی برای خروج خود از محاصره میباشد.
بنا بر این سناریو، استراتژیستهای رژیم صهیونیستی در تحلیلهای خود تصریح کردهاند که ایران در برابر تکی که در سال 88 برنامهریزی شد(فتنه88)، پاتک سنگینی را بر ما وارد کرده و به مدیریت شرایط پرداخته است. در تحلیلهای عناصر این رژیم، ایران به عنوان نقطه کانونی تحولات منطقهای مطرح شده و تأکید شده است که مهار تحولات منطقهای تنها در مهار ایران و ارتباط بیشتر با نیروهای مخالف نظام در درون امکانپذیر خواهد بود. به بیان دیگر رژیم صهیونیستی تلاش دارد که برای خروج خود از محاصره انقلاب اسلامی یک خط انحرافی را فعال کرده و در این خط، محورهای معارض را در ایران، سوریه و فلسطین(غزه) فعال سازد. درهمین راستا طی روزهای گذشته سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بر اساس همین سناریو از برپایی یک راهپیمایی در روز جمعه -راهپیمایی 22 بهمن- در منطقه غزه و علیه دولت حماس خبرداده و مدعی شده بود که تظاهرات علیه حماس با شعار«نان، آزادی، پایان سرکوبگری» برگزار خواهد شد.(که البته دروغ از کار درآمد!)
5- پادوهای رژیم صهیونیستی در ایران به محوریت میرحسین موسوی بهرغم خواست و تأکید مردم در راهپیمایی 22 بهمن مبنی بر حمایت از مردم مصر و تونس و در روزی که دیکتاتور مصر به پایان خود رسید، تلاش دارند خط انحرافی را در روزهای آتی تحت عنوان راهپیمایی حمایت از مردم مصر و تونس پیگیری نمایند، اما آیا با توجه به فرار دیکتاتور مصر نباید این راهپیمایی را راهپیمایی حمایت از اسرائیل یا حمایت از حسنی مبارک دانست؟
کلمات کلیدی: