اخیراً طرفداران جریان فتنه در اقدامی هدفمند به منظور تحریک افکار عمومی و دامن زدن به ناآرامیها اقدام به توزیع کتابچهای تحت عنوان چکیده مواضع موسوی حاوی دیدگاههای وی در خصوص مسائل سیاسی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در دانشگاههای تهران کردهاند. روی جلد این کتابچه که ظاهراً عکس موسوی و عبارت دانشگاهیان و پژوهشگران حامی میرحسین موسوی و مهمترین شعار موسوی مبارزه با فساد، شفافیت اطلاعات و تصمیم عقلانی است درج شده است. همچنین روی این کتابچه شماره حساب سیبا شعبه اسکان تهران مربوط به شخصی به نام (ق.ب) برای اخذ کمکهای مردمی درج شده است.
سایت خودنویس اعلام کرد که عطاءالله مهاجرانی، حجت الاسلام کدیور، مهدی هاشمی، جمیله کدیور و فرخ نگهدار اعضای اصلی اتاق فکر لندن- واشنگتن را تشکیل می دهند.
به گزارش شبکه ایران، زوج سیاسی مهاجرانی- کدیور موسسین حلقه ماسونی لندن- واشنگتن، پس از افتضاح براندازی خیالی در 22 بهمن که به پروژه «درازگوش تروا» معروف شد و تداوم آن در 22 خرداد امسال، مجبور شدند به طور گسترده از شعار علنی سرنگونی عقب نشینی کنند.
کدیور در این میان مدعی شد آشوبگران در روز قدس شعار «هم غزه، هم لبنان» می دادند و نه شعار «نه غزه، نه لبنان»! پس از آن هم مهاجرانی که رکورددار چرخش های 180 درجه ای است، اعلام کرد مخالفان قانون اساسی و امام خمینی جایی در جنبش سبز ندارند. این اظهارات عاری از واقعیت باعث مچ گیری های محافل گوناگون ضدانقلاب از مهاجرانی و کدیور شد.
محافل رسانه ای ضدانقلاب در پاسخ به اظهارات کدیور و مهاجرانی، ویدئوهای مربوط به روز قدس را که در آن، عناصر آشوبگر شعارهای تند و ساختارشکنانه و ضداسلامی می دادند، منتشر کردند. سایت بالاترین در این زمینه قریب یک هفته است که به شدت مهاجرانی و کدیور را زیر بمباران تبلیغاتی گرفته است.
به گزارش کیهان، از سوی دیگر سایت ضدانقلابی خودنویس با انتقاد از دروغ های پرتناقض مهاجرانی و کدیور نوشت: از وقتی آقای مهاجرانی تشکیل اتاق فکر لندن- واشنگتن برای جنبش سبز را رسما اعلام کرد، هسته گزینش این اتاق هم آغاز به کار کرد. عطاءالله مهاجرانی- حجت الاسلام کدیور- مهدی هاشمی- جمیله کدیور- فرخ نگهدار اعضای اصلی اتاق را تشکیل می دهند. محسن کدیور با فتوای جدیدش حضور در VOA را حلال کرد تا به همراه ستاره درخشش بر صفحه ظاهر شود و حکم صادر کند که سبزها شعار می دادند «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران». اگر کسانی شعار دیگری سر داده باشند، سبز نبوده و نیستند.
تعدادی از سرشاخه های انجمن حجتیه، مسترهای شبکه دروغین عرفان حلقه (شعور کیهانی) هستند.
تعدادی از اعضای انجمن حجتیه در بعضی شهرهای کشور به ویژه شهرهای شمالی و به طور خاص در شهرستان شاهرود، مستر (مربی و تعلیم دهنده) و مبلغ عرفان کاذب و کابالیستی «شعور کیهانی» هستند.
این افراد که به عضویت در انجمن حجتیه مشهور هستند مدتی است در نقش مسترهای ارباب حلقه ایفای نقش می کنند. گفتنی است انجمن حجتیه پس از هشدار امام خمینی(ره) در سال 1362 درباره وجود ارتجاع و خیانت در این گروه، به صورت زیرزمینی فعالیت خود را ادامه داده است. از سوی دیگر، برخی صاحبنظران از وجود ارتباط و تعامل بین این انجمن و کشورهای غربی به ویژه انگلستان سخن می گویند.
هر چند با توجه به ماهیت شک برانگیز این دو شبکه، پیوند آن ها دور از ذهن نیست اما به نظر می رسد، انجمن حجتیه و شبکه کابالیستی شعور کیهانی به نوعی گفتمان مشترک عقیدتی دست یافته اند که بر مبنای این گفتمان مشترک، برای پیشبرد اهداف خود همکاری های مشترکی را ترتیب اثر داده اند.
دو خبر مهم درباره شورای نگهبان
سخنگوی شورای نگهبان قانون اساسی گفت : بررسی این شورا درباره مصوبه مجلس شورای اسلامی درباره طرح حمایت و تقویت از موسسات آموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی ادامه دارد.
عباسعلی کدخدایی در مصاحبه با واحد مرکزی خبر با تکذیب خبر "رد مصوبه مجلس از سوی شورای نگهبان" افزود: درجلسات شورای نگهبان بررسی های اولیه درباره مصوبه مجلس در خصوص وقف دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفته است و هنوز ادامه دارد.
وی از اعلام نظر نهایی شورای نگهبان درباره مصوبه وقف دانشگاه آزاد اسلامی در اوایل هفته آینده و ارسال آن به مجلس شورای اسلامی خبر داد.
امروز یکی از سایت های خبری اعلام کرد: شورای نگهبان به اتفاق آراء مصوبه مجلس درباره وقف دانشگاه آزاد را مغایر اصل ?? قانون اساسی دانست.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی سی ام خرداد ماده وقف اموال مراکز آموزش عالی غیردولتی و غیر انتفاعی که هیات موسس یا هیات امنای آنها حق تصرف مالکانه نسبت به آن را دارند و تا تاریخ تصویب این قانون صیغه وقف آن جاری شده است یا در آینده جاری شود را در طرح حمایت و تقویت از موسسات اموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی معتبر دانستند.
سخنگوی شورای نگهبان همچنین با رد خبر دیگری درباره ترکیب جدید شورای نگهبان گفت: بر اساس قانون، ?? تیر امسال (?? روز دیگر) مدت دوره عضویت شش نفر از اعضای این شورا تمام می شود.
کدخدایی افزود: بر همین اساس و از این تعداد، سه نفر فقیه توسط مقام معظم رهبری انتخاب می شوند و رئیس قوه قضائیه نیز سه نفر حقوقدان را برای تایید و عضویت در شورای نگهبان به مجلس شورای اسلامی معرفی می کند.
وی همچنین درباره ادامه فعالیت دبیر شورای نگهبان گفت: اینکه این سایت خبری آورده است که آیت الله جنتی در شورای نگهبان ماندگار خواهد شد، چنین چیزی مطرح نبوده است.
براساس آمار و مستندات بیش از 80 درصد لوازم آرایشی و بهداشتی قاچاق است، متأسفانه در داخل نیز اصناف و مسئولان امر هیچ نظارتی بر بهداشتی بودن آنها نمیکنند و در هر فروشگاه و زیرپلهای محصولات قاچاق آرایشی و بهداشتی فروخته میشود.
یکی از موارد مهم در این بخش تهیه لوازم آرایش غیراستاندارد از جنین مرده انسان و خوک است، این موضوع به لحاظ شرعی و بهداشتی مشکل دارد. در سال گذشته کشفیات این کالاها در گمرکات کشور 111 درصد رشد داشته است.
مراکز عمده قاچاق لوازم آرایشی و بهداشتی نیز دوبی، عمان، کردستان و تا حدودی مرزهای ترکیه است.
کلمات کلیدی:
کروبی هیچ سابقه علمی و فرهنگی ندارد و به گفته یکی ازحاضرین در جلسه " کتک خورش ملس ا با توجه به اینکه فاز خروج عوامل فتنه از کف خیابان مدتی است کلید خورده است و از سوی دیگر جریان فتنه که در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری نتوانست اقدام موثری انجام دهد و هواداران خود را به خیابان ها وارد نماید اقدام به بازنگری در سیاستهای خود برای جذب هوادار نموده است.
بنابر این گزارش در آخرین جلسه یکی از اتاقهای فکر بالادستی این جریان تصمیمات جدیدی برای ادامه حیات جریان فتنه و نگه داشتن سران فتنه در جلوی چشم مردم گرفته شده است.بنا بر تصمیمات این اتاق فکر فتنه گران بدلیل ریزش شدید نیروها و نداشتن هوادار برای به صحنه آوردن آنها در مواقع لزوم و به منظور حفظ ارتباطات خود قصد دارند رهبران فتنه را در محافل مختلف مدیریتی شرکت دهند.
بنابراین گزارش تصمیم گرفته شده افرادی نظیر موسوی و خاتمی که سابق بر این فعالیتهای فرهنگی و هنری و علمی داشته اند در بخشهای مختلف مدیریتی که تحت نظر این جریان قرار دارد به کار گرفته شوند. از سوی دیگر افرادی نظیر مهدی کروبی که هیچ سابقه علمی و فرهنگی ندارد و به گفته یکی ازحاضرین در جلسه " کتک خورش ملس است"! باید همچنان به مناسبتهای مختلف در جمعهای مختلف حضور پیدا کند و همچنان بر ادعاهای گذشته خود پافشاری کند و مرتب تاکید کند که " تا حق مردم را نگیرد کوتاه نخواهد آمد".
این گزارش حاکی ازآن است که پس از آنکه میرحسین عملاً از صحنه مدیریت بر دستگاه های دولتی حذف شد، بر همین اساس با حمایت شدید برخی بزرگان پشت پرده ، در جلسه هیدت مدیره دانشگاه آزاد شرکت نمود تا به عضویت هیئت مدیره درِآید.
بر همین اساس یکی از سایت های فتنه گران ادعا نموده است که قرار است میرحسین به عضویت هیئت امنای دانشگاه آزاد درآید. حال مشخص نیست که چرا هیئت امنای دانشگاه آزاد اصرار دارد که دانشگاه به جای اینکه نقش علمی خود را ایفا کند به نقش سیاسی شناخته شود؟
از سوی دیگر گفته می شود میرحسین پس از مشورت با مشاورانش پذیرش مسئله عضویت در هیئت امنای دانشگاه آزاد را منوط به برآوردن شدن شرایط زیر نموده است:
1- من با عضویت در هیئت مدیره همچنان به کاری سیاسی می پردازم و در مقابل دورغهای نظام و دولت کودتایی خواهم ایستاد.
2- باید در یکی از دانشکده های مهم دانشگاه آزاد تدریس نمایم.
3- خانم رهنورد نیز رئیس یکی از دانشگاه های شعبه تهران دانشگاه آزاد شود.
4- برخی از مشاورانم باید به عضویت هیئت علمی دانشگاه درآیند.
5- یک دفتر مناسب با اتاق جلسات در اختیارم قرار گیرد تا بتوانم جلسات خود را در دانشگاه آزاد برگزار نمایم.
از جمله مواردی دیگری که سران فتنه قصد حضور در آنها را دارند موسسات غیردولتی و NGO ها، حضور در دانشگاه ها و ... می باشد.
سران فتنه همهجا با واکنش مردم روبهرو میشوند
محاکمه در دادگاه افکار عمومی
«سر قبر پدرم هم نمیتوانم بروم.» این جملهای است که شیخ مهدی کروبی پس از مواجهه با مردم معترض به وی به زبان آورده است.
«سر قبر پدرم هم نمیتوانم بروم.» این جملهای است که شیخ مهدی کروبی پس از مواجهه با مردم معترض به وی به زبان آورده است.اما این پایان بخش مواجهه مردم انقلابی با یکی از سران فتنه سال 88 نبود، چراکه وی اخیراً هم به هنگام حضور در مراسم ختم پدر دکتر عارف با امتی روبهرو شده است که وی را با شعارهای خود از مسجد بیرون کردند.نمونه این برخوردهای امت انقلابی با مهدی کروبی شاید از تعداد انگشتان دست خارج شده باشد و این موضوع را به امری طبیعی برای کروبی در مراجعتش به اماکن عمومی تبدیل کرده باشد.
شروع ماجرای برخوردهای مردم با سران فتنه به راهپیمایی روز قدس بازمیگردد که با دعوت سران فتنه عدهای روزهخوار قصد برهم زدن امنیت و نظم روز قدس را داشتند.در این حال مردم که به بازگشت و توبه سران فتنه امیدی نداشتند با شعار مرگ بر منافق، کروبی، خاتمی، موسوی و حامیانشان را از جمعشان بیرون کردند.اما این حرکات مردم درس عبرتی برای آنها نشد و آنها همچنان به رفتارهای فتنهگرانه خود ادامه دادند و همین موضوع باعث شد که مردم به صورت خودجوش رفتارهای تندتری را نسبت به این افراد در پیش بگیرند.
پرتاب لنگه کفش به سوی کروبی در نمایشگاه مطبوعات، تجمع در مقابل محل اقامت کروبی در قزوین، تجمع در مقابل محل اقامت وی در شهر قم و شعار علیه وی به هنگام حضور در مرقد امام، تنها گوشهای از اخبار برخورد مردمی با کروبی است که تاکنون منتشر شده است.این موضوع در حالی است که اعضای ستاد مردمی پیگیری مجازات سران فتنه نیز بارها در مقابل منزل این سرکرده فرقه سبز تجمع و خواستار اعمال قانون در قبال وی شدند.
تاکتیک برخورد با کروبی برای مظلومنمایی
اما در میان این برخوردهای مختلف مردمی با سران فتنه نکته جالب این است که بیشترین حجم برخورد مردمی با شیخ مهدی کروبی بوده و نفراتی نظیر موسوی و خاتمی کمتر در مجامع عمومی ظاهر میشوند و تاکنون برخورد شاخصی از سوی مردم با این دو تن صورت نگرفته است.
این موضوع نشان میدهد که اتاق فکر فتنه همچنان تصمیم دارد روی موسوی و خاتمی سرمایه گذاری کند و پرستیژ این دو نفر را برای هدایت معدود نیروهای باقی مانده جریان حفظ کند. این تصمیم در آخرین جلسه یکی از اتاقهای فکر بالادستی این جریان گرفته شده است.در این جلسه در خصوص نقش مهدی کروبی نیز تصمیماتی گرفته شده است و در نظر دارند مهدی کروبی که هیچ سابقه علمی و فرهنگی ندارد و به گفته یکی ازحاضرین در جلسه کتک خورش ملس است! به مناسبتهای مختلف در جمعهای مختلف حضور پیدا کند و همچنان بر ادعاهای گذشته خود پافشاری کند و مرتب تاکید کند که تا حق مردم را نگیرد کوتاه نخواهد آمد.آنها میگویند، در صورت برخورد مردم با وی نیز پروژه مظلوم نمایی آغاز و موضوع برخورد مردمی را برای بدنام کردن حاکمیت به نظام نسبت میدهیم.
سکوتی به معنای محاکمه
اما به راستی چرا به رغم تمامی اقدامات خلاف قوانین سران فتنه و همچنین وجود خواست مردمی برای این محاکمه و از سوی دیگر آمادگی دستگاه قضایی برای برگزاری جلسات محاکمه و همچنین ارائه دادخواست تاکنون هیچ اقدامی برای محاکمه آنها نشده است؟
آنچه مسلم است، این جماعت از ابتدای طرح موضوع تقلب در انتخابات تا امروز دارای یک سری پایگاههای اجتماعی در میان مردم بودهاند که این پایگاهها با مرور زمان و روشنشدن ادعاهای دروغین آنها هر روز رو به اضمحلال است. این روند تا آنجا ادامه داشته است که با گذشت یک سال از بروز فتنه 88 این پایگاههای اجتماعی به حداقل ممکن رسیده و هواداران آنها تنها به منافقین داخلی و معاندین با نظام جمهوری اسلامی محدود شده است.
بنابراین اگر در این مدت برخورد قضایی با آنها صورت میگرفت این شائبه در ذهن حامیان فریبخورده سران فتنه به وجود میآمد که ممکن است ادعاهای آنان صحت داشته و نظام برای ساکت کردن دست به محاکمه آنها زده است.اما صبر و تحمل بالای نظام، توأم با بصیرت بخشی خواص و فرزندان انقلاب در خصوص این فتنه باعث شد که اکثر این فریبخوردگان دیگر ادعاهای فتنهگران را باور نکنند و به راه نظام و انقلاب بازگردند. تمامی این صبر و مماشات با سران فتنه در حالی صورت میگرفت که تعدادی از مقامات بلندپایه امنیتی و قضایی متن دادخواستی علیه سران فتنه تهیه کرده بودند و منتظر اشاره مقامات عالی رتبه کشور برای دستگیری و محاکمه این افراد بودند.
بنابراین امروز شاهد هستیم که به رغم وجود آزادی های فردی در کشور، ایران به یک زندان بزرگ برای سران فتنه تبدیل شده است.آنها از ترس برخورد مردمی، جرأت حضور در هیچ نقطهای از کشور را ندارند، چرا که مردم خود به صورت خودجوش حسابشان را با کسانی که 8 ماه امنیت و آسایششان را مورد خطر قرار داده بودند، تسویه میکنند. آنها نیز برای در امان ماندن از این برخوردهای مردمی، با خودروهای شیشه دودی و در پناه محافظان مسلحی که نظام در اختیار آنها قرار داده است، مشغول تردد در خیابان و شهرها برای حضور در جلسات فتنهگری خود هستند. دیگر جایی برای فتنهگران نیست.
22خرداد که نشد، بچسبید 18 تیر را!
دوستان، 18 تیر نزدیک است. این موضوع باید داغ باشد. یادتان باشد، 22 خرداد هم ما پیروز شدیم! سایت صهیونیستی بالاترین نوشت: دوستان، 18 تیر نزدیک است. این موضوع باید داغ باشد. یادتان باشد، 22 خرداد هم ما پیروز شدیم!
«دوستان ما به کدام سمت در حرکتیم؟ سکوت در خیابان کم بود، سکوت در اینترنت هم حاکم شد. الان امثال شریعتمداری چه می گویند؟ لابد می گویند جنبش سبز در فضای مجازی هم منکوب شد».
سایت مرکز اسناد نوشت:سایت صهیونیستی بالاترین که به ویژه طی 6 ماهه گذشته وضعیت رقت باری را در زمینه دمیدن در حباب جنبش سبز و توهم آشوب خیابانی سپری می کند، ضمن درج مطلب فوق نوشت: نه دوستان، 18 تیر نزدیک است. این موضوع باید داغ باشد. یادتان باشد، 22 خرداد هم ما پیروز شدیم.
این در حالی است که سایت مذکور در مطلب دیگری اذعان کرد: صبر و استقامت راهکاری است که حامیان حکومت به خوبی در حال انجام آن هستند در حالی که همت و کوشش ما در حال کوشش است و این زنگ خطری برای ماست.
«بالاترین» چندی پیش تصریح کرده بود حامیان مجازی جنبش سبز، دچار Overdose (مسمومیت منتهی به مرگ ناشی از زیادروی در مصرف غیرمجاز دارو) شده و همه چیز را توأم با توهم می بینند. با این اوصاف، شنیدن صدای زنگ خطر از سوی متولیان رسانه ای جریانی مرده، حکایت همان کسی است که از طبقه صدم یک آسمان خراش سقوط کرده بود و در طبقه هفتادم می گفت خدارو شکر طوریم نشده اما نکنه وقتی خوردم زمین، زانوی شلوارم سابیده بشه و چاک برداره!
کلمات کلیدی:
به طبل توخالی نکوبید - طشت شما از بام افتاده
موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد در این هفته به سوژهای سیاسی و کشمکشی غوغاسالارانه در کشور تبدیل شد.
گروهی که به دنبال تسخیر سنگر به سنگر مراکز قدرت و نهادهای علمی و اقتصادی کشور هستند، زمینه را برای دامن زدن به اختلافات و خارج کردن نبض تصمیمگیریها از کنترل مراکز قانونی فراهم کرده بدنبال ترفند جدیدی هستند.
اتاق فکر حامیان هیئت امناءدانشگاه آزاد در صدد توطئه جدید بوده تا به شیطنت بتوانند پرونده غیر قانونی مجموعه دانشگاه را زنده نگهدارند ظاهرا اقدام شایسته قوه قضائیه ومجلس شورا ی اسلامی باعث ناراحتی و عصبیت آقایان گردیده و دستور داده اند تا اتاق فکر این جریان اقدام به تدوین متنی مبنی بر اعتراض به رای دو نهاد مذکور داشته باشند.
در آینده بایدشاهد نامه پراکنی های اعتراضی از این دست از طرف جریانات ساختگی و افراد خاص باشیم. این بار نیز به طبل تو خالی می کوبند که اگر بر طبل صدا دار بکوبند آبرو خودشان می رود.
استراتژی جدیدهواداران جاسبی
اتاق فکر حامیان هیئت امنا ی دانشگاه آزاد پس از مواضع جدید مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه از پیگیری امر (وقف دانشگاه) نا امید شده و با اتخاذ تاکتیک جدیدی در صدد خارج نمودن اسناد و مدارک و پرونده های مسئله دار دانشگاه هستند.
در این راستا با سر کشی به معا ونتها و ادارات کل، خود را برای تحرکات بعدی آماده خمی کنند.
اینها که خود را پیرو ولایت ،خدمتگذار به اقشار جامعه خاصا دانشجویان میدانند چرا نگران حساب و کتاب خودهستند و به گونه ای عمل می کنند که انسان فکر می کند که حتما خبری هست ! که هست.
معاون وقت دادستان انقلاب در خاطرات خود تصریح کرده است که «جواد قدیری یکی از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.»
جواد قدریری البته شوهر خواهر عطریانفر عامل ترور آیت الله خامنه ای در مسجد ابوذر بود که پس از این عملیات در منزل عطریانفر مخفی شد و سپس گریخت و چندی بعد نیز خواهر خود را فراری داد. زهره خواهر محمد عطریانفر از مسئولان شاخه نظامی منافقین است و گفته می شود اکنون به صورت غیر رسمی همسر چهارم مسعود رجوی است.
عزت شاهی مبارز قدیمی و مسئول بازپرسی کمیته انقلاب اسلامی در کتاب خاطراتش به نکته مهمی در روابط عطریانفر و جواد قدیری اشاره کرده و می گوید:
"من در جایی شنیدم که قبل از ترور آقای خامنهای، جواد قدیری گفته بود که کار نظام در همین پنج ـ شش روز تمام است، و اینها (مسئولین نظام) هم بار و بنهاشان را بستهاند. من همان موقع به آقای خسرو تهرانی که در اطلاعات نخست وزیری بود پیغام دادم که جواد قدیری شوهر خواهر آقای عطریانفر (که در وزارت کشور است) چنین حرفی زده است. ما جای او را هم پیدا کردهایم، بیایید پیگیری کنید که آنها این کار را نکردند. بعد خودمان حکم گرفتیم و رفتیم تا منزل او را بازرسی کنیم که دیدیم تخلیه شده است، گویا مدتی در منزل محمد عطریانفر در اختفا به سر میبرد و بعد هم شنیدیم که از کشور گریخت و پس از چندی هم عطریانفر خواهرش زهره را به صورت غیرقانونی و قاچاق نزد وی فرستاد."
ذکر این خاطره تاریخی به معنای صحت و یا تائید آن از سوی جهان نیست. ادعایی است که در کتاب خاطرات عزت شاهی مطرح و بارها نقل شده است. جهان بدون هرگونه پیش داوری، این فرصت را مهیا می کند تا به این بهانه تاریخی آقای عطریانفر دفاع یا توضیحات خود را مطرح کنند.
دیدار یاسر مصطفوی با فتنه گران 88
اخیراً عکسهایی از حضور سید یاسر خمینی در منزل حسین مرعشی که مدتی است در مرخصی زندان بسر می برد منتشر شده است اخیراً عکسهایی از حضور سید یاسر مصطفوی در منزل حسین مرعشی که مدتی است در مرخصی زندان بسر می برد منتشر شده است که در میان رسانههای ضدانقلاب بازتاب گستردهای داشت. پیش از این نیز عکس هایی از سید حسن مصطفوی در کنار برخی سران فتنه منتشر شده بود که اعترضات گستردهای در پی داشت.
مدتی پیش نیز خبری منتشر شد که نشان می داد عدهای تلاش می کنند از نام سید حسن و خاندان او به نفع خود و منافع سیاسی یک جریان خاص بهرهبرداری کنند. مردم در 14 خرداد و در روز سالگرد رحلت حضرت امام، تنها یک مطالبه داشتند و آن نیز اعلام برائت سید حسن مصطفوی از اهانت کنندگان به امام و نظام و صحنه سازان فتنه پس از انتخابات بود.
لازم به ذکر است سید حسین مرعشی به جرم نقش مباشرت در حوادث پس از انتخابات و به اتهام موضوع ماده 500 قانون مجازات اسلامی و به تجویز ماده 19 این قانون به تحمل یک سال حبس و محرومیت دائم از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم شده است.
شوک جدید برای جریان فتنه در راه است
این چهره سیاسی برجسته درنهایت با نظام باقی خواهد ماند و حاضر نیست نظام را قربانی کند. اخیرا یکی از سایت های تند روی جریان فتنه اعلام داشت که یکی از مسئولین برجسته نظام تصمیم گرفته است از مسئولیت های فعلی کناره گیری نماید.
به گزارش جوان آنلاین این سایت در ادامه ضمن خرسندی از این اتفاق نوشت: از این به بعد اوقات شریف ایشان صرف مبارزه با کجی ها وغاصبین انقلاب خواهد شد. حساسیت این خبر از این روی می باشد که در طول هفته گذشته این چهره برجسته و با سابقه سیاسی کشورمان در مصاحبه ای تقریبا همین موارد را اعلام داشته بودند و دلیل آنرا سن بالا وخستگی اعلام داشته بودند. از سوی دیگر اخباری مبنی بر فعال شدن و تحرکات جدید یک چهره اقتصادی- سیاسی فراری درلندن به گوش می رسد.
البته شنیده های خبرنگار جوان آنلاین حاکی از آن است که این چهره برجسته سیاسی کشور تاکنون چندین مرتبه اعتراضاتی به سران فتنه داشته و از عملکرد آنان در به چالش کشیدن نظام در عرصه های مختلف به شدت انتقاد کرده است. حتی بعضی از بزرگان جریان فتنه معتقدند حمایت این چهره سیاسی برای ما چندان هم مناسب نیست چون او درنهایت با نظام باقی خواهد ماند و حاضر نیست نظام را قربانی کند.
کارشناسان مسائل سیاسی معتقدند با ابراز خوشحالی جریان فتنه از اعلام خبر کناره گیری احتمالی این چهره سیاسی که بیشتر شبیه یک صحنه آرایی جدید می باشد و تحرکات مشکوک چهره فراری در لندن و ارتباطات خاصی که وی د رتهران دارد باید منتظر یک شوک جدید برای احیای جریان فتنه باشیم.
حرکات اعتراضی در لایه های درونی نظام
اتاقهای فکر بالادستی جریان اصلاحات روشهای جدید را برای ادامه حرکات اعتراضی جریان فتنه برنامه ریزی کرده اند. پس از پایان موقت تاکتیک جریان فتنه در کف خیابان و تغییر فاز ظاهری این جریان ، اتاقهای فکر بالادستی جریان اصلاحات روشهای جدید را برای ادامه حرکات اعتراضی جریان فتنه برنامه ریزی کرده اند.
به گزارش جوان آنلاین در یکی ا زجلسات اتاق فکر جریان فتنه که با حضور چهره های برجسته جریان موسوم به اصلاحات و برخی از سران فتنه برگزار شد "حرکات اعتراضی در لایه های درونی نظام" در دستور کار قرار گرفت.
بنابراین گزارش مقرر گردید که حرکات اعتراضی نیروهای این جریان که در سیستم های دولتی و حکومتی حضور دارند به صورت برنامه ریزی شده آغاز شود. یکی از چهره های تندرو جریان فتنه در این زمینه گفت: "بر و بچه های مشارکت و سازمان مجاهدین(انقلاب) در کل این سیستم حضور دارند. آن روزها که همه را به شکلهای مختلف وارد سیستمهای دولتی کردیم امروز باید فایده اش را ببریم. این افراد باید سازماندهی شده جلو حرکت سیستم را بگیرند. برای مثال الان وزارت صنایع دست کارگزاران است. وزارت نیرو دست مشارکت است. ما باید برای ادامه مسیر کل ظرفیت ها فعال کنیم."
همچنین (م.ح) از نزدیکان سید محمد خاتمی که درجلسه حضور داشت ضمن تاکید بر استفاده از ظرفیت مجلس گفت: " ما نباید فکر کنیم که همه نمایندگان اصولگرا هستند. باید از این فرصت پیش آمده که اختلافات بین نمایندگان علنی شده نهایت استفاده را ببریم". گفتنی است حمایت کروبی و موسوی در رزوهای اخیر ازمجلس در همین راستا ارزیابی می شود.
لازم به ذکر است طرح استفاده از تمام ظرفیتها برای ادامه مسیر طرح مرد خاکستری اصلاحات می باشد که پیش ا زاین و پس ازپایان تاکتیکی فاز خیابانی مطرح کرده بود . در همین راستا و در جهت استفاده از تمام ظرفیتها، استفاده از مراجع و علما نیز دردستور کار اصلاح طلبان قرار گرفته است و حتی (الف.م.ج) از اعضای اصلاح طلب شورای شهر به دلیل سوابق خانوادگی ماموریت یافته جهت ارتباط گیری و دیدار نزد و علما و مراجع برود و نظر آنها را جلب نماید.
"صداهای جهان" ؛ طرح سایبری براندازی
جذب روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای ایرانی یکی از اهداف پروژه های های مربوط به جنگ نرم میباشد. یکی از پروژه هایی که برای رصد و برنامه ریزی عملیاتی درفضای سایبری برنامه ریزی شد پروژه «صداهای جهان» بود. به گزارش جوان آنلاین پروژه «صداهای جهان» زیر مجموعه مرکز برکمــن (دانشگاه هاروارد) در سال 2004 تعریف شد. هدف این پروژه تمرکز بر تمام بلاگرهای دنیا بخصوص کشورهای مخالف امریکا از جمله ایران است تا بتوانند به هدف خود که ایجاد جنگ روانی در این کشورهاست دست پیدا کنند.
دهمین راستا یکی ا زفعالین رسانه ای جریان دوم خرداد که از سالهای گذشته بعنوان آموزش دهنده اصلی این جریان د رآشنایی با اینترنت و .... بوده است می گوید:منابع مالی این پروژه را بنیاد سوروس ( OSi) تأمین میکند که به اکثر مؤسسات غیر دولتی در دنیا کمک مالی میکند. طراح و پیگیر این پروژه فردی به نام «زوکرمن» است که قبلاً در بنیاد سوروس فعالیت میکرده است. او بر روی استفاده از اینترنت برای براندازی نرم در کشورهای مختلف فعالیت زیادی داشته است و با نهادهای اطلاعاتی امنیتی غربی نیز رابطه دارد.
وی می افزاید: فرد فعال دیگر در این پروژه خانم «ربکامک کین» است که قبلاً در CNNفعالیت داشته است. بر اساس مشاهدات و اطلاعات موجود پروژه «صداهای جهان» توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ساپورت مالی میشود و این سازمان، آن را طراحی کرده تا بتواند درکشورهای مخالف امریکا نیروها را جذب کند و یک جنگ روانی از طریق وبلاگها علیه حکومت در آن کشورها راه اندازی کند.
گزارش خبرنگار جوان آنلاین حاکی از آن است که جذب روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای ایرانی یکی از اهداف پروژه های میان مدت و دراز مدت سازمانهای جاسوسی غربی بویژه «سیا» در پروژه های مربوط به جنگ نرم میباشد البته شاید سیا مشخصا خود وارد این یارگیری نشود ولیکن از طریق برخی سرویسهای واسطه این جذب نیرو صورت خواهد گرفت.
برای جذب افراد مختلف از طرق مختلف وارد میشوند آنها میدانند که یک فرد رسانهای علاقه به مطرح شدن دارد چه از طریق مصاحبه و گفتوگو با نشریات و رسانه های گوناگون، استفاده از این افراد به عنوان کارشناس در رادیو، تلویزیون و.... روشهای جذب افراد مختلف است و بستگی به نقاط ضعف آنها دارد.
بنابر این گزارش، جذب برخی بر اساس مسائل مالی صورت میگیرد و یا از طریق مسائل جنسی و ارتباط جنسی مخالف جذب این سازمانها میشوند اما روش مالی برای جذب افراد در ایران کاربرد بیشتری داشته است. در این میان NGOها نقش مهم و به نوعی محلل در این خصوص بازی میکنند NGOهایی که منابع مالی شان از خارج کشور تأمین میشود به گونه ای به آنها پول تزریق میشود که قابل بررسی نیست.
این فعال رسانه ای جریان دوم خرداد در ادامه می گوید: مؤسسه گفت وگوی ادیان متعلق به محمد علی ابطحی و یا مؤسسه گفت وگوی تمدنهای محمد خاتمی و صادق خرازی از طریق دیگر مؤسسات خارجی مانند «هیفوس»، «سوروس»، «کلوپ مادرید»، «جرمن مارشال فایند» و. . . تأمین مالی میشوند. مؤسسات خارجی بیشتر در زمان جنگ سرد بوجود آمدند اما بعداز ماجرای 11 سپتامبر رشد و گسترش قابل توجهی پیدا کردند.
جوان آنلاین بزودی در گفت وگ ویی اختصاصی با این فعال رسانه ای جریان اصلاحات از پروژه های رسانه ای براندازی که در سالهای تسلط جریان دوم خرداد طراحی شده بود پرده خواهد برداشت.
حراست از نظام از همه مسائل واجبتر است
آیتالله حسین نوری همدانی در دیدار جمعی از افسران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضمن تبریک فرارسیدن فرخنده میلاد امیرالمؤمنین علی(ع)، این روز بزرگ را بسیار پرفضیلت و مبارک دانست و گفت: بیان و زبان ما از تجسم شخصیت برجسته حضرت علی، تبیین مناقب و بزرگواریهای ایشان ناتوان است.
وی افزود: بیان ویژگیهای خارج از حد تصور و درک بشر در کلام نبوی به خوبی تبلور داشته و افتخار ما شیعیان، ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) است، زیرا در روز غدیر خم که پیامبر اکرم(ص) منصب امامت ایشان را معرفی کرد، دین و نعمت کامل و تمام شد.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: عمل به تکلیف بر اساس شرایط و مقتضیات زمان یکی از پیامهایی است که از زندگی پربرکت وصی رسولالله(ص) درمییابیم.
وی همچنین تصریح کرد: مؤمنان باید شرایط زمان و جریانات پیرامون را به خوبی بشناسند و بدانند که در هر دوران وظیفه و تکلیف ایشان چیست ودشمنان چه نقشهها و دسیسههایی برای ضربه زدن به نظام اسلامی در سر میپرورانند.
آیتالله نوری همدانی تأکید کرد: تشخیص وظیفه و گام برداشتن در مسیر انجام تکالیف بسیار مهم و حیاتی است و حضرت علی(ع) نیز در زمان بعثت رسول اکرم(ص) در کنار ایشان و همراه با ایشان گام برمیداشت و با حضور مؤثر در غزوات و صحنههای سیاسی موانع و سدهای دشمنان را درهم شکست.
وی با اشاره به ایجاد جریانات انحرافی پس از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) و 25 سال خانهنشینی حضرت علی(ع) اظهار داشت: در آن زمان علی(ع) همان علی شجاع و مدبر زمان رسولالله(ص) بود، اما با وجود دشمنان خارجی و منافقان داخلی بسیار که به دنبال ریشهکنی اسلام بودند، ایشان بنابر مصلحت جهان اسلام تحمل کرد.
این مرجع تقلید با بیان اینکه امیرالمؤمنین علی(ع) پس از رسیدن به خلافت نخست حکومت اسلامی برپا کرد، ابراز داشت: امروز در کشورمان نظام اسلامی و ولایی با حضور رهبری فقیه، مدبر و آگاه به زمانه برقرار است و این موضوع بسیار با اهمیت بوده و حفظ و حراست از آن از همه چیز واجبتر است.
وی در ادامه افزود: نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به برکت مجاهدت امام راحل(ره) و خون پاک شهیدان بسیار به دست آمده و باید با همه توان از آن حفاظت کنیم و از شگردهای دشمنان برای ضربه زدن به نظام اسلامی آگاه باشیم.
آیتالله نوری همدانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فرارسیدن سالروز شهادت شیخ فضلالله نوری، به دارآویختن یک مجتهد جامعالشرایط را یک واقعه عجیب و دردناک تاریخی دانست و گفت: با نفوذ افراد غربزده به جریان مشروطه متأسفانه این مسیر به انحراف کشیده شد و شیخ فضلالله با آگاهی از شرایط و حساسیت زمان در برابر آنها ایستادگی کرد و در این راه به شهادت رسید.
وی با بیان اینکه ایستادگی در برابر ظلم مستکبران و پایداری در مسیر حق و حقیقت بسیار مهم و حیاتی است، تصریح کرد: در طول تاریخ مردم و علمای دین در برابر استبداد و استعمار ایستادگی کردند، اما فقط امام راحل(ره) توانست رژیم طاغوتی را به کلی از میان ببرد.
موسوی و کروبی اعتراض منتقدین به رای مجلس را نامشروع دانستند!
کروبی و موسوی با زیر سوال بردن انتخابات مجلس در ادامه تصریح کردند که مطابق قانون اساسی اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است و این مجلس در عموم مسایل در حدود مقرر قانون اساسی میتواند به وضع قانون مبادرت کند اما عده ای حتی جایگاه این مجلس که شرائط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان در آن رعایت نگردیده را بر نمی تابند.
این دو در ادامه اظهارات خود بدون اشاره به آنچه طی یک سال گذشته انجام داده اند تصریح کردند: لازم است همگان در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند.
آنان همچنین تاکید کردند که اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود.
تعجب نکنید این سخنان بدون تحریف این آقایان هست که با توسل به قانونگریزیبه مدت 12ماه قائده ای نامبارک را به نظام جمهوری اسلامی تحمیل کردند.
این دو بدون در نظر گرفتن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درحرکتی با حساب و جهت دار در حمایت از عده ای در مجلس که بدون توجه به مر قانون مصوبه ای باطل را به رای گذاشته و از آبروی مجلس برای عد ه ای مشخص مایه گذاشتند ، که در جریان انتخابات از آنان بدون حساب وکتاب از اموال و دارائی های دانشگاه آزاد حمایت شد.
در اینجا لازم است به لیست جدید اعضای هئیت امناء دانشگاه آزاد که معلوم نیست از طرف کدام مرجع قانونی انتخاب شده اند نگاهی بیندازید.
اکبر هاشمی رفسنجانی، دکتر عبدالله جاسبی، مهندس میرحسین موسوی، آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی، حجت الاسلام سیدحسن خمینی، دکتر ابراهیم حسن حبیبی، حجت الاسلام دکتر محسن قمی، دکتر علی اکبر ولایتی و دکتر حمید میرزاده اعضای جدید هیئت موسس دانشگاه آزاد اسلامی هستند.
کلمات کلیدی:
طراحی پروژه ای برای خروج کروبی از کشور
ماجرای اختلاف دو تن از سران فتنه برای رهبری جریان فتنه به حدی بالا گرفته که دو طرف از انواع روشها برای حذف رقیب استفاده می کنند.
به گزارش جوان آنلاین، اخیرا دعوت نامه ای از خارج از کشور برای یکی از سران فتنه ارسال شده است و از وی دعوت بعمل آمده تا وی در همایشی در رابطه با ایران شرکت نماید .
بنابر این گزارش این دعوت نامه هم اکنون دراختیار نفر اول از سران فتنه است و بدنبال سناریویی برای طرح آن با نفر پنجم انتخابات 88هستند تا از واکنش های احتمالی وی و تبعات احتمالی جلوگیری نمایند .
این دعوت نامه بر اهمیت بین المللی این همایش در پیش برد اهداف جنبش سبز و حضور این شخص تاکید نموده است و در قسمتی از این دعوت آمده است "بی شک در تاریخ نوین ایران نقش رادمردانی چون شما زینت بخش پیکار های رهایی بخش و الگویی برای آزاد اندیشان خواهد بود".
گفته می شود سناریوی در نظر گرفته شده برای خروج رقیب آرای باطله از کشور با توجه به وضعیت جسمی نا مناسب وی و بیماریهای مختلفش، ادامه معالجات در مراکز پزشکی مجهز تر و بعضی امور شخصی می باشد .
شنیده شده شده که این پروژه پروژه برای حذف کروبی از معادلات سیاسی داخلی و فرصت دادن به موسوی به عنوان رهبر اپوزیسیون طراحی شده است و در صورتیکه این روحانی تندرو را بتوانند از ایران خارج نمایند، با خراب کردن پل های پشت سر و وارد کردن وی در مقولاتی که جمهوری اسلامی آنرا نخواهد پذیرفت ، عملا برگشت وی به کشور را منتفی نموده و از پتانسیل کروبی در بیهوده گویی و اظهارات بدون پشتوانه و سند در جهت تخریب بیشتر نظام بهره برداری خواهند نمود و عملا بزرگترین مانع بر سر راه موسوی نیز کنار خواهد رفت .
این در حالی است که اپوزیسیون از سادگی و بی پروایی مهدی کروبی در زمینه های مختلف تا کنون نهایت بهره برداری راکرده است.
کلمات کلیدی:
مجلس باید از سهم خود دفاع کند و نگذارد عدهای جایگاه این قوه را زیر سوال ببرد! کاظم دلخوش نماینده صومعهسرا و از نمایندگان امضاکننده و حامی مصوبهای که روز یکشنبه در مقابل نصّ صریح دستور رهبر انقلاب در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد و دور زدن شورای عالی انقلاب فرهنگی در مجلس تصویب شد، امروز(چهارشنبه) در تذکری هتاکانه به تعداد زیادی از دانشجویان مجلس و نمایندگان انقلابی مخالف روند جاسبیگرایی حمله کرد. به گزارش رجانیوز، این نماینده که از موافقان جدی طرح روز یکشنبه مجلس و از طراحان آن بود، به بهانه تذکر آییننامهای ابتدا از علی لاریجانی تقدیر مفصلی کرد و گفت که او همواره منشأ خیر و رهنمود مجلس به سمت دیدگاه ولایت و نظام است. وی در ادامه به بیان اظهارات توهینآمیزی علیه نمایندگان انقلابی مجلس و دانشجویان تجمعکننده پرداخت و ادامه داد: «برخی افراد به نام اصولگرا که سابقه آنها به خانوادههایشان مشخص است و این موضوع دادگاه ویژه روحانیت قابل پیگیری است. نده عضو فراکسیون اصولگرا و جزو شورای مرکزی این فراکسیون هستم و بخاطر اتفاقات پیش آمده عذرخواهی میکنم چرا که به برخی از این افراد توهین شد.» دلخوش در ادامه ادعاهای موهن خود گفت: برخی آقایانی که دیروز رهبری برخی کارهای خلاف را برعهده گرفتند و تعدادی از افراد را بهعنوان دانشجو جلوی مجلس جمع کردند که وضعیت خانوادگی همه این افراد قابل بررسی است. وی با بیان اینکه برخی دیروز مقابل مجلس اشک تمساح ریختند، گفت: ما در مجلس در خصوص حقوق جانبازان تا آنجا که میتوانستیم اقدامات لازم را انجام دادیم. دلخوش با انتقاد از عدم صدور مجوز برای احزاب گفت: چطور احزاب دیگر برای راهپیمایی مجوز میگیرند ولی تجمع کنندگان دیروز در اعتراض وقف اموال دانشگاه آزاد جلوی مجلس جمع شدند برای آنها آب میوه و اتوبوس و بسیاری خدمات دیگر تهیه شد. این گفته دلخوش با اعتراض شدید در مخالفت اکثر نمایندگان مجلس در صحن علنی مواجه شد اما وی که به نظر میرسید از اینکه به فتنهگران مجوز راهپیمایی داده نشده ناراحت است، در ادامه اظهارات توهینآمیز خود گفت: طاب به تجمع کنندگان روز گذشته مقابل مجلس تصریح کرد: اگر شما عرضه داشتید رای احمدینژاد را در تهران بیشتر از رقبا میکردید. اظهارات دلخوش فضای جلسه علنی مجلس را متشنج کرد، به طوری که مهدی کوچکزاده نماینده مردم تهران از نخستین معترضان بود، پس از آن قاسم محمدی نماینده ارومیه، ستار هدایتخواه نماینده بویراحمد، حمید رسایی و زهره الهیان به جمع معترضان پیوستند. تجمع این نمایندگان معترض که با فریاد همراه بود، موجب شد تا علی لاریجانی بارها از آنها بخواهد نظم جلسه را حفظ کنند. با وساطت علیاصغر زارعی، علیرضا زاکانی و حسین فدایی، عیسی جعفری، محسن کوهکن و غلامرضا مصباحیمقدم، اعتراضها پایان یافت و مجلس وارد بررسی طرح تجمیع پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی با انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری شد. اما در این میان، روحالله حسینیان رییس فراکسیون انقلاب اسلامی به طرف دلخوش رفت و به اظهارات او اعتراض کرد. داد و فریاد دلخوش موجب شد تا حدود 50 نفر از نمایندگان به دور وی جمع شوند و درگیری لفظی بهوجود آید اما با وساطت جمعی دیگر از نمایندگان، فضای مجلس بار دیگر آرام شد. لاریجانی رییس مجلس بدون توجه به ایجاد درگیری لفظی در صحن علنی، ریاست جلسه را برای بررسی طرح تجمیع انتخابات شوراها با ریاستجمهوری برعهده داشت. دلخوش سپس به جمع خبرنگاران آمد و همین اظهارات موهن را تکرار کرد. در ادامه جلسه علنی نیز علی مطهری با اهانت به کوچکزاده و حسینیان گفت اصولگرایان مشکلی جز حسینیان ندارند و کوچکزاده را کوچکف خواند. این نماینده مردم تهران در خانه ملت با روسی دانستن ریشه خانوادگی کوچک زاده دیگر نماینده مردم تهران وی را از جمله آقایانی دانست که اصولگرایی را در مجلس دچار مشکل نموده است. این نماینده که پیش از این نیز در یک برنامه رادیویی مناظره با مهدی کوچکزاده خود را بزرگزاده خوانده بود، گفت: آقای حسینیان در صحبتهای خود گفتند به این طرح رای بدهید تا مشکلات اصولگرایان حل شود اما باید گفت اصولگرایان هیچ مشکلی جز شما و امثال شما و آقای کوچک زاده ندارند. پس از این سخنان مطهری مجلس برای لحظهای در سکوت فرو رفت و کوچکزاده با بلند شدن از صندلی خود سعی داشت به سمت مطهری رفته و اعتراض خود را نشان دهد که مطهری خطاب به کوچک زاده گفت: خفه شو و بتمرگ. رسایی در این هنگام پس از آرام کردن کوچکزاده گفت اجازه دهید مطهری حرف بزند. در ادامه این حاشیهها مطهری تصریح کرد: ما نمیگوییم مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی قانونی نیست اما سخنان مقام معظم که فرمودند وظیفه این شورا سیاستگذاری است و وظیفه مجلس قانونگذاری و وظیفه دولت اجرا است، باید با هم دیده شود. مطهری ادامه داد: ما منتظر نظر شورای نگهبان درباره مصوبه مجلس میمانیم و نیازی نیست مجلس سه روز پس از تصویب وقف اموال داننشگاه آزاد بگوید من غلط کردم و تحت فشار دولت و آقایان مصوبهاش را تغییر دهد این کار باعث وهن مجلس است. وی افزود: مجلس باید از سهم خود دفاع کند و نگذارد عدهای جایگاه این قوه را زیر سوال ببرد.
کلمات کلیدی:
متاهل ، کفاش
جرم :حزب اللهی بودن همسر وی
---------------------------
گزارش مختصر
خسرو زندی عضو گروه تروریستی مجاهدین: از طرف مسئولان سازمان به تیم ما یک شناسایی داده شد که فردی که شغل کفاشی دارد باید ربوده شود.فرمانده واحد مصطفی معدن پیشه (رحمان) ، من وفرد دیگری با نام جعفر،مسئولیت ربودن وی را داشتیم.
در ساعت 30/10 شب به مغازه وی مراجعه کردیم و با این بهانه که ما از طرف کمیته آمدیم وشما باید برای پاسخ دادن به پاره ای از سئوالات با ما بیائید کفاش را از مغازه خارج کردیم .وپس از انتقال به ماشین وبستن دستها وچشمهایش ،وی را به خانه امنی که برای شکنجه آماده شده بود منتقل نمودیم.
مهران اصدقی : این خانه مربوط به حسین ابریشمچی ودر اختیار بخش ویژه بود.قسمت حمام خانه را با پوشاندن مشمع کلفت به در ودیوار طوری درست کرده بودند که صدا بیرون نرود .این فرد کفاش به این خانه برده می شودو جهت گرفتن اطلاعات در مورد فعالیتهای همسرش تحت شکنجه قرار می گیرد.و با کابل به پاها وسرو صورت او می زنند.اما از آنجا که قضیه اساساًدروغ بوده هیچگونه اطلاعاتی در این رابطه بدست نمی آید.
پس از اینکه شکنجه وی توسط گروه تروریستی منافقین بی نتیجه می ماند.وی کشته ودر یکی از بیابانهای اطراف تهران به همراه دو نفر دیگر مدفون میگردد.
شرح کامل ماجرا
مهران اصدقی فرمانده تیم های تروریستی در تهران:
فرد کفاش (عباس عفت روش) که شناسایی وی از طرف مرکزیت گروه توسط مسئول من (مسعود قربانی) آورده شد،جرمش این بود که همسر وی هوادار جمهوری اسلامی است وباید وی ربوده شود و از او اطلاعات بگیریم.
شناسایی این فرد به مصطفی معدن پیشه داده شد و او به همراه افراد واحدش که خسرو زندی ومحمد جعفر هادیان بودند ساعت 10 شب به خانه کفاش مراجعه می کنند وسراغ وی را می گیرند ،اما او در محل کارش بوده که در ساعت 30/10 شب با ورود به مغازه اش ،وکشیدن سلاح ونشان دادن برگ ماموریت جعلی از او می خواهند که برای پاسخگویی به چند سئوال با آنها به کمیته بیاید.فرد کفاش که از همه چیز بی اطلاع بود قبول می کند . جعفر چند ساعت قبل از عمل ،ماشین پیکان را به همراه تسلیحات ودستبند وچشم بند به حوالی خیابان شمیران نوبرده ودر یکی از کوچه ها پارک می کند که پس ازآن واحد عملیاتی وی را با ماشین به همان ساختمانی که از قبل آماده شده بود می برند.
محل ساختمان در خیابان بهار و در کوچه ای بسیار خلوت قرار داشت.خانه 2 طبقه و جنوبی بود ودارای سه اطاق ،هال،آشپزخانه،توالت،حمام،حیاط وزیرزمین بود.
با ورود کفاش به خانه وی مورد شکنجه قرار گرفت.وبا شکنجه بسیاری که روی او انجام شد همان روز اول مشخص شد که وی از همه چیز بی اطلاع است وعلیرغم اینکه کفاش التماس می کردکه من نمی دانم شما چه چیزی از من می خواهید بخاطر اینکه افراد بالا گفته بودند وی اطلاعات دارد شکنجه ادامه می یافت.
محل شکنجه کفاش داخل حمام بود ،چند روز وی تحت شکنجه قرار داشت.مسعود قربانی کفاش را روی صندلی بسته بود و با اینکه همان روز اول برای ما مشخص شده بود که وی اطلاعاتی ندارد با این حال شروع به شکنجه اش کردیم که من با کابل می زدم و مسعود دهانش را گرفته بود .پس از این همه مدت شکنجه کردن همه عرق کرده بودیم و نفس نفس می زدیم و بخاطر خستگی زیاد کار را تمام کردیم .ومسعود گفت ما اطلاعات که نتوانستیم بگیریم ولی انتقام گرفتیم.
سپس خانه را مرتب کردیم و مسعود قربانی بهمراه جواد محمدی دستهای خود را شستند و سرو وضعشان را مرتب کردند وبرای کسب تکلیف پیش بچه های بالا رفتند.
از آنجا که خط شکنجه نمی بایست لو برود و هر کس را که ما می ربودیم در نهایت چه اطلاعات بدهد وچه اطلاعات ندهد بایستی کشته می شد واز قبل نیز چاله ای برای دفن این افراد کنده شده بود باید فرد کفاش را می کشتیم و همانروز که پاسداران را کشتیم وی را نیز بعد از شکنجه زیادی که شده بود به همراه پاسداران کشتیم.
کفاش را به همراه دو پاسدار روی صندلی بستیم و چشمهایش را بستیم و با میله های سربی او را بیهوش کردیم.سپس به وی آمپول سیانور تزریق کردیم که از گلویشان صدای خرخر می آمد ودر حالیکه هنوز زنده بودند ودر حال جان دادن بودند ،بدن آنها را طوری طناب پیچ کردیم که داخل صندوق عقب ماشین جا شود.
بسته ها را داخل صندوق عقب ماشین گذاشتیم وساعت 9 شب ماشین حامل اجساد را تحویل خسرو زندی دادیم و او به همراه محمد جعفر هادیان آنها را برای دفن بردند.
کلمات کلیدی:
جزئیات ربودن شکنجه و خسرو ریاحی نظری خسرو ریاحی نظری ------------------ همسر خسرو ریاحی نظری:همسر من را که فقط یک معلم بود واز صبح تا شب برای تربیت جوانان زحمت می کشید وشبها تا ساعت 10 شب تدریس می کرد تا بتواند زندگیش را اداره کند، در تاریخ سه شنبه 19/5/61 ،به جرم اینکه در خیابان اسکندری ،نزدیک استخر باشگاه سرباز منتظر فرزندانش که از استخر بیایند می ایستاده ،ربوده وپس از دو روز شکنجه وی را به قتل می رسانند. در تاریخ پنج شنبه 21/5/61 ،در خیابان سهروردی ،کوچه زاهدان ،روبروی پلاک 26 ،در ساختمان نیمه سازی ،بصورت بسته بندی شده پیدا شده وپس از انتقال به پزشکی قانونی وانجام مراحل ،بعنوان مجهول الهویه در تاریخ 23/5/61 در قطعه 91 ردیف 146 ،شماره 51 در بهشت زهرا دفن می گردد. شرح کامل ماجرا مهران اصدقی فرمانده تروریستها در تهران: ربودن خسرو ریاحی دو روز پس از ربودن دو پاسدار وفرد کفاش و به این علت صورت گرفت که در یکی از خانه های تیمی بخش ویژه در خیابان اسکندری ،افراد بالای گروه ،خسرو ریاحی را بیرون خانه مشاهده می کنند که پهلوی ماشینش ایستاده است.آنها گمان می کنند که وی خانه را زیر نظر داردو او را تعقیب می کنند اما موفق به ربودن او نمی شوند.روز بعد وی را در همان محل مشاهده می کنند واین بار کاملا به او مشکوک شده و او را شناسایی کرده و می ربایند. مجید رهبر ومحمود رحمانی از اعضای بخش ویژه تروریستی ،با نزدیک شدن به خسرو رحمانی و با ارائه کارت جعلی کمیته اقدام به بازرسی بدنی ریاحی می کنند .اما چیزی از او گیر نیاورده و او را به زور داخل ماشینش می برند و چشمانش را بسته وبه وی می گویند که تو را به کمیته می بریم. خسرو ریاحی را به خانه شکنجه گاه در خیابان بهار آوردند و با چشمان بسته به داخل خانه آوردند. در این محل من ومصطفی معدن پیشه وشهرام روشن تبار حضور داشتیم .پس از ورود ریاحی دو پاسدار و فرد کفاش را به اتاقهای دیگر بردیم و او را وارد حمام کردیم و روی میز با طناب بستیم و از او خواستیم مشخصاتش را بگوید. او گفت شغلش معلم است وما یک کارت از جیبش در آوردیم که مربوط به آموزش وپرورش بود. از او علت حضورش را در آن نقطه از خیابان اسکندری پرسیدیم .او گفت بچه هایم به استخر می روند و آمده ام آنها را ببرم. به محمد رضا گفتم که جسد را در بیابانهای اطراف دفن کند واگر نتوانست آن را رها کند ،ولی آنها بیل و کلنگ نداشتند و جای مناسبی پیدا نکردند وجسد را در خرابه ای در خیابان سهروردی انداختند.
متاهل ، دو فرزند
37 ساله ، معلم ،اهل تهران
جرم : مشکوک
گزارش مختصر
ما شروع به شکنجه او کردیم و با کابل به بدنش وکف پاهای او می زدیم و او فریاد می زد وما دهانش را می گرفتیم. ما شکنجه را تشدید کردیم و با هویه مچ دستها وپشت کمر او را می سوزاندیم ولی او مرتب همان حرفها را تکرار می کرد.ما نمی دانستیم چکار کنیم و از طرفی شکنجه دو پاسدار برای ما مهمتر بود که بدون نتیجه ای خسرو را رها کردیم.
روز بعد حوالی عصر بود که من ،مصطفی معدن پیشه و شهرام روشن تبار در خانه بودیم.ناگهان صدای فریاد شنیدم ،خودم را به راهرو رساندم و دیدم خسرو ریاحی با مصطفی و شهرام گلاویز شده است و مرتب فریاد میزند ومی گفت کمک!
او به بهانه دستشویی رفتن توانسته بود با آنها درگیر شود. من وارد حمام شدم و با کلت یک تیر به پای او شلیک کردم که به زمین افتاد وساکت شد و با شهرام شروع کردیم به بستن مجدد خسرو که ناگهان بلند شده ،شروع به فریاد زدن کرد. من و شهرام سعی می کردیم او را ساکت کنیم که ناگهان مصطفی کلت را برداشت و یک تیر به سر خسرو شلیک نمود.
خسرو بی حس به زمین افتاد وخونش داخل حمام ریخت. بعد از صدای تیراندازیها ،دیگر خانه برای ما جای امنی نبود وباید آنجا را ترک می کردیم. به علت خون زیادی که داخل حمام براه افتاده بود ،خسرو را با آب شستیم و بدنش را با طناب بستیم ،بطوریکه داخل صندوق عقب ماشین جا بگیرد و بعد جسد طناب پیچ شده را داخل پتو گذاشتیم و مجددا طناب پیچ کردیم.
کلمات کلیدی:
در واقع گروه کودتاگر به تدریج نام منافقین خلق را ( که خود این نام را از سال 1350 به بعد مطرح شده بود ) در آستانه انقلاب اسلامی عوض کرده و در آذرماه سال 57 سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر را ایجاد کرد که تندترین سازمان چپ و خشن ترین آنان پس از انقلاب اسلامی در برابر انقلاب بود .
برخی از عناصر منافقین نیز به گروه راه کارگر پیوستند که به گفته حسین روحانی ، علیرضا تشید ، زین العابدین حقانی از آن جمله هستند .
تقی شهرام که در سال 57 از سازمان رانده شده بود و به صورت منفرد کار می کرد در سال 1358 توسط خیاطی که در پاساژ محل کار شهرام زندگی می کرد دستگیر و به کمیته انقلاب اسلامی تحویل داده شد .وی سپس به جرم کشتن شریف واقفی و شماری دیگر از مجاهدین اعدام گردید .
برای نخستین بار نشریه پیکار ش 60 ، 2 تیرماه 59 خبر از دستگیری نه ماه پیش شهرام را می دهد و آن درج نامه والدین او به بنی صدر رئیس جمهور وقت است . پس از آن در شماره های 61 (ص16) و 62 (ص 7 ) و جریان محاکمه در شماره 65 (ص12) اخباری ارائه شده است . ( چندین اطلاعیه هم در دفاع از تقی شهرام از طرف پیکاری ها منتشر شد که دو نمونه را در ضمایم آورده ایم .)
دادستانی انقلاب در برابر اطلاعیه سازمان منافقین خلق که بوی هواداری از شهرام را می داد ، اطلاعیه ای منتشر کرد و ضمن آن اعلام کرد که جرم اصلی تقی شهرام صدور قتل چند تن از مبارزان مسمان پیش از انقلاب است .
در این اطلاعیه همچنین به ملاقات های تقی شهرام با سران منافقین پس از انقلاب یاد شده است . تقی شهرام نامه ای هم از زندان نوشته و وضعیت برخورد باخود را شرح داده است .( پیکار ش 66، ص 7) .
تقی شهرام در دادگاه خود که با قضاوت آقای عبدالمجید معادیخواه برگزار شد درخواست کرد که دادگاه وی به وسیله سازمان منافقین خلق تشکیل شود ! وی در دوم مرداد سال 59 اعدام شد .
محتوای کیفر خواست وی حاوی اطلاعات جالبی از نقش شهرام در کودتای درونی سازمان است . تقی شهرام به رغم همه خصلت های اخلاقی منفی اش بر این باور بود که سازمان را از حصار نفاق فکری خارج کرده است ، در حالی که آنان که هنوز آن عقاید و افکار را دارند بر نفاق خویش باقی هستند .
وقتی احمد احمد در زندان از تقی شهرام می پرسد : سرنوشت بچه های مسلمان دیگر چه می شود ؛ او می گوید : همه تغییر ایدئولوژی را پذیرفته اند . چند نفری مثل تو باقی مانده اند که به آنها اجازه می دهیم تا اعتقادات مذهبی خود را حفظ کنند آن هم به صورت فردی . ولی باید در مبارزه کنار ما باشند .
به جز گروه متعلق به مسعود رجوی گروهی نیز به رهبری لطف الله میثمی که در سال 48 به سازمان پیوسته بود _ هر چند دوستی دیرینه با حنیف نژاد داشت و شب 28 مرداد سال 53 به بمب صوتی که در حال ساختنش بود ، دستش قطع و چشمش نابینا شد و باز به زندان افتاده و حبس ابد گرفت _ راهشان را ادامه دادند .
وی در سال 1356 به دنبال اختلاف نظری که با گروه رجوی در زندان پیدا کرد ، تشکیلات نهضت مجاهدین بودند که بر آرمان دینی خود باقی مانده بوده اند . همچنین گروهی تحت عنوان " شیعیان راستین " در همدان به تلاش های خود ادامه دادند و چهار مأمور ساواک را کشتند .
گفتنی است که زندانیان مذهبی تا پیش از سال 50 یعنی قبل از آمدن مجاهدین به زندان ، جدای از مارکسیست ها زندگی می کردند . اما با آمدن منافقین به زندان و طرح شعار وحدت استراتژیک با مارکسیست ها ، پیشنهاد جمعی مشترکی را با نام کمون مشی که اشاره به جمعی بود که به نبرد مسلحانه اعتقاد داشتند ، تشکیل دادند .
تنها گروهی که در این جمع شرکت نکرد زندانیان مؤتلفه و کشندگان منصور بودند . این وضعیت تا سال 54 ادامه داشت تا قصه ارتداد پیش آمد ؛ گروهی از زندانیان اعلام کردند که مارکسیست شده اند و بدین ترتیب اختلاف بالا گرفت .
در اینجا مسلمانان دو دسته شدند . آنان که هنوز التقاطی احترام به مارکسیسم می گذاشتند و جریان ارتداد را یک جریان اپورتونیستی می دانستند _ نیروهای رجوی _ پس از ماجرای ارتداد نیز پیوند خود را با مارکسیست ها حفظ کردند . و سایرین که راهشان را از التقاطی ها جدا کردند و از کمونیست ها کاملاً جدا شدند .
«آخرین سخن در این باره »
به هر روی تأثیر منفی مارکسیست شدن اعضای سازمان در ناامید کردن نیروهای مذهبی جدی بوده و آثار منفی فراوانی بر حرکت اسلامی و ایجاد بحران در آن از خود برجای گذاشت .
از عوارض این مسأله علاقه مندی برخی از جوانان متدین به مارکسیسم بود ؛ چیزی که حتی در حوزه علمیه قم نیز انعکاس داشته و شایع شده بود که 65 نفر از طلاب مدرسه حجتیه کمونیست شده اند !!!
دلیلشان هم برای این امر آن بود که اینان پرچم سرخی را بر بام مدرسه برافراشتند . در واقع رژیم به هر بهانه ای می کوشید تا برچسب مارکسیسم را بر گروه های مبارز بچسباند و در این راه تا این حد به جلو رفته بود که طلاب علوم دینی را نیز متهم به کمونیست بودن می کرد ! بستر این اتهام همان جریان ارتداد در مجاهدین خلق بود .
در عین حال نوعی اثر معکوس _ اما مثبت بر جریان مذهبی گذاشت که به نظر می رسد کمتر به آن توجه شده است .
نیروهای مذهبی متدین با تجربه ای که از این حرکت ابتر به دست آوردند ، این بار روی جوانان متدین سرمایه گذاری بیشتری کرده و با تشکیل سازمان های انقلابی _ اسلامی جدید مانند تشکل منصورون و جز آن _ دنباله حرکت انحرافی منافقین را قطع کردند _ تقابل بعدی منافقین انقلاب اسلامی با منافقین خلق که بلافاصله در سال 58 پدید آمد ، امتداد همین تأثر و تجربه بود .
در واقع پس از سال 55 که بیشتر نیروهای باقی مانده شاخه مرتد شده سازمان منافقین کشته و دستگیر شدند ، تا شروع انقلاب اسلامی در سال 56 و تا نزدیکی قیام بهمن 57 دیگر کمترین تحرکی از گروه های چپ و منافق در ایران دیده نشد .
زان پس بقایای این گروه ها اعتقاد خود را به مبارزه چریکی از دست دادند . حتی شاخه مارکسیست _ لنینیست سازمان منافقین خلق به رهبری شهرام تمام میراث چریکی گذشته را کنار گذاشت و به کار سیاسی روی آورد .
در عوض گروه های جدید اسلامی که با روحانیت ارتباط نزدیکتری داشتند و پیرو خالص امام بودند درست در همین زمان در صحنه مبارزاتی فعال شدند . روحانیت نیز با پشت سر گذاشتن آن تجربه نسبت بهمنافقین سخت بدبین شده و با تجربه ای که در زندان در برخورد با بقایای منافقین به دست آورده بودند ، در روزهای پس از پیروزی انقلاب به هیچ صورتی روی خوش به آنان نشان نداد .
اصرار منافقین برای مشارکت ، با توجه به داشتن آن سابقه ، بی مورد بود و رهبران روحانی انقلاب دو بار از یک سوراخ گزیده نشدند . تجربه ارتقای ایدئولوژیک که بعدها در سال 64 در مجاهدین رخ داد ، یعنی درست ده سال پس از تغییر مواضع سازمان _ ازدواج رجوی با مریم عضدانلو به فاصله دو تا سه روز پس از طلاق وی توسط ابریشمچی _ نشان داد که این ایدئولوژی در اساس خود یک ایدئولوژی انحرافی و آماده زیر پا گذاشتن صریح ترین دستورات فقهی قرآنی است .
کلمات کلیدی:
به رغم فاصله سازمان از روحانیت به لحاظ فکری ،منافقین تلاش می کردند تا از وجهه روحانیون و نفوذ آنان و حتی شخص امام (آیت الله خمینی) که موقعیت ممتازی در میان انقلابیون و عامه مردم مبارز داشت ، استفاده کنند .
در این زمینه سازمان فعالیت ویژه ای را آغاز کرد که بتواند از امام برای خود تأییدیه ای بگیرد . اما پیش از آن که در این اندیشه بیفتد ، سازمان با مشکلی که در جریان هواپیما ربایی خود به بغداد پیدا کرد ، نیازمند بهره گیری از نفوذ امام (آیت الله خمینی) در عراق شد.
با زندانی شدن افراد سازمان ، نماینده ای از طرف آنان نزد امام (آیت الله خمینی) رفت تا از ایشان بخواهد برای آزادی آنان وساطت کند که امام (آیت الله خمینی) نپذیرفت . این شخص تراب حقشناس بود که سالها در عراق و سوریه برای سازمان کار می کرد .
به هر روی آن ماجرا با کمک فلسطینی ها خاتمه یافت و پس از آن سازمان به فکر آن افتاد تا با معرفی مرام خود به امام (آیت الله خمینی) ، ایشان را به تأیید سازمان بکشاند . در این باره از هر وسیله ممکن استفاده شد .
نخست استفاده از روحانیون ایران و نامه ها و پیامهایی آنان برای امام (آیت الله خمینی) ارسال کردند . علاوه بر آن سازمان مأمور ویژه ای را مسؤول این کار کرد . این شخص حسین روحانی از کادرهای اصلی سازمان و مؤلف کتاب " شناخت " بود .
هر دو نفر بعدها در جریان ارتداد داخلی سازمان مارکسیست شدند و در سال 57 سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر ، یعنی خشن ترین سازمان کمونیستی در ایران پس از انقلاب اسلامی را بنیانگذاری کردند .
در سال 59 این دو نفر مصاحبه ای مفصل با نشریه خود کرده اطلاعاتی را درباره روابطشان با امام (آیت الله خمینی) در نجف منتشر کردند . از آنجا که اطلاعات این افراد برای شناخت ماهیت اندیشگی سازمان اهمیت دارد ، و در عین حال سرسختی امام (آیت الله خمینی) را ، آن هم در اوج مبارزه با شاه و نیازش به جوانان و نیروی آنان در برابر انحرافات نشان می دهد، مروری بر این مطالب خواهیم داشت : طبعاْ صحت و سقم برخی از این اظهارات باید با اظهارات کسانی که طرف آنان بوده اند مقایسه شود :
روحانی و حق شناس در پیکار( ش 67) با اشاره به مصاحبه محمد منتظری که به مجاهدین و التقاطی بودن آنان حمله کرده بود ، به بیان همکاری برخی از روحانیون نجف با منافقین در آن سالها اشاره کرده اند .
از جمله به حجت السلام دعایی که سمپات نیرومند آنان در نجف بوده و حتی کارهای خود را در این زمینه از آیت الله خمینی مخفی می کرده است .( ش 68 ، ص 9) .
در آنجا همچنین آمده است که تراب حق شناس سه سال در قم تحصیل کرده (37 _ 1339) ومدتی هم در نجف در مدرسه سید محمد کاظم یزدی برای چند نفر از طلاب از جمله آقای دعایی درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه می گفته است .( پیکار 68،ص9) .
حق شناس می گوید که در سال 1344 هم مدتی با مرحوم مطهری مراوده داشته و حتی کتاب " علل گرایش به مادی گری " را برای ایشان ویرایش و غلط گیری کرده است .( همان ، ص 15) .
وی همچنین اظهار می دارد : کتاب " شناخت منافقین " را آقای دعایی در نجف چاپ کرده و هزینه آن را خودش پرداخته است .( ش 69 ، ص 14) .
حسین روحانی نیز در پیکار (ش70 ،ص 7 ، 12 ) و ( ش 72 ، ص 10 ) مطالبی در ارتباط بامسائل نجف و برخورد منافقین با امام (آیت الله خمینی) آورده است .
همچنین در ( ش 76، ص 16) پاسخ امام (آیت الله خمینی) در مقابل نامه آیت الله طالقانی برای نجات منافقین که با هواپیما به عراق رفته بودند را آورده و اظهار می دارد که امام (آیت الله خمینی) دو مطلب را گفت :
نخست آن که اگر من وساطت کنم وضع بدتر می شود و دوم آنکه قصد آن را ندارم تا از بعثی ها درخواستی بکنم .
همچنین تراب حق شناس میگوید که نامه مفصل هاشمی رفسنجانی را به امام (آیت الله خمینی) درباره مجاهدین ، من به عراق بردم .( ش 77 ، ص 13) حق شناس می افزاید : آقای مطهری هم سفارش کرده بود .( ش 77،ص 13) همین طور مجدالدین محلاتی هم نامه ای در حمایت از منافقین به امام (آیت الله خمینی) نوشت ( همانجا ) حقشناس می افزاید: " آیت الله خمینی هیچ جواب مثبتی به آن نامه ها نداد ". پیکار ( ش 77 ، ص 13)
حق شناس می افزاید : آقای منتظری هم نامه ای درباره حمایت مجاهدین نوشت . متن این نامه و تصویر آن در پیکار ( ش77، ص 14) آمده است ؛ اما متن نامه :
پس از تقدیم سلام و تحیت به عرض عالی می رساند ، چنانکه اطلاع دارید عده زیادی از جوان های مسلمان و متدین گرفتارند و عده ای از آنان در معرض خطر اعدام قرار گرفته اند .
تصلب آنان نسبت به شعائر اسلامی و اطلاعات وسیع و عمیق آنان بر احکام و معتقدات مذهبی معروف و مورد توجه همه آقایان روحانیون واقع شده . از مراجع و جمعی از علمای بلاد اقداماتی برای تلخیص آنان کرده اند و چیزهایی نوشته شده . بجا و لازم است از طرف حضرتعالی نیز در تأیید و تقویت و حفظ دماء آنان چیزی منتشر شود .
این معنا در شرایط فعلی ضرورت دارد ؛ چون مخالفین سعی می کنند آنان را منحرف قلمداد کنند . البته کیفیت آن بسته به نظر حضرتعالی است .
تراب حق شناس می گوید در بهمن 50 جلسات مرتبی با آیت الله خمینی درباره سازمان منافقین داشتیم .( ش 77). حسین روحانی نماینده دیگر منافقین در عراق هم در پیکار ( ش 78،ص 13، 15، 79) مطلبی گفته و در ( ص 16) می گوید مجموعه جلسات تقریباْ ده ساعت می شد .
ما تک تک دیدگاههایمان را می گفتیم و ایشان در آخر نظرش را می گفت . آخرین جمله ای که آیت الله خمینی به من گفت این بود : آقا این مطلب را پیش خودتان داشته باشید ، واقع امر این است که من اعتقادی به مبارزه مسلحانه ندارم ( ش80، ص17) پس از آن هم به اختلاف نظر مجاهدین با ایشان درباره تکامل و معاد اشاره کرده است .
حسین روحانی پس از انقلاب اعتراف کرد که از طرف سازمان به نجف رفته و طی هفت جلسه با امام (آیت الله خمینی) گفتگو کرده است .وی دو کتاب " راه امام حسین " و " راه انبیاء ، راه بشر " را به امام (آیت الله خمینی) داده است .
وی توضیح می دهد که امام (آیت الله خمینی) تحلیل ما را از معاد یک تحلیل مادی قلمداد کرد . مورد دوم بحث تکامل بود که ما به تکامل انواع داروینی اعتقاد داشتیم که امام (آیت الله خمینی) آن را مخالف احکام قرآنی برشمرد .
همچنین وی می گوید که امام (آیت الله خمینی) صریحاْ گفت که من با جنگ مسلحانه مخالفم . امام (آیت الله خمینی) به وی تأکید می کند که من درباره ایدئولوژی شما باید از روحانیون ایران مانند مطهری ، طالقانی ، منتظری و رفسنجانی تحقیق کنم .
شگفت آن که آقای سید محمود دعایی که خود در نجف بوده تلاش فراوانی کرده است که تا نظر امام (آیت الله خمینی) را نسبت به مجاهدین مساعد کند ، اما در این کار توفیقی حاصل نکرده است.
کلمات کلیدی: