رسانه ها و انحرافات اجتماعی
رسانه ها تأثیر بسزایی بر تصویر کلی از جرم در جامعه دارند تا آنجا که تصورات و پنداره های موجود درباره جرم عمدتاً محصول رسانه هاست. رسانه ها معمولاً جرم را در قالب نوعی جرم خیابانی(17) معرفی می کنند، مفهومی که با ایجاد رعب و وحشت در میان افراد جامعه گره خورده است و خشونت رکن عمده آن می باشد.(18) بدین ترتیب جرائم دیگری نظیر تخریب محیط زیست، حیف و میل اموال عمومی، جرائم مربوط به بهداشت و امنیت غذایی و... کمتر مطرح می شود.
رسانه ها اغلب جرم را در قالب موج هایی برجسته و متمایز و به تعبیر نویسندگان، امواج جرم(19) به تصویر می کشند، بدین شکل که با ارائه گزارش های مکرر از ارتکاب برخی اشکال خاص جرم شامل جرم خیابانی مانند ضرب و شتم، تجاوز به عنف و قتل، موجب می شوند که توجه افکارعمومی با شدت بیشتری، به این دسته از جرائم جلب شود. نکته جالب توجه آن است که برای تحقق مفهوم امواج جرم، ضرورتی وجود ندارد که موارد وقوع یک رفتار مجرمانه در عمل نیز افزایش داشته باشد، بلکه کافی است که در افکار عمومی این تلقی ایجاد شود که این موارد با شدتی توجه برانگیز رو به فزونی است.(20)
تا زمانی که ناهنجاری در نظر کنش گران اجتماعی، امری زشت و غیرمنطقی جلوه کند، میزان ارتکاب انحراف اجتماعی و خروج از هنجارهای اجتماعی کاهش خواهد یافت. انعکاس کجروی های اجتماعی در رسانه ها در کاهش نفرت از انحرافات و عادی شدن نابهنجاری در جامعه تأثیر بسزایی دارد، زیرا فرد ضمن اطلاع از نقض هنجارها توسط رسانه ها، درمی یابد که هنجارهای اجتماعی که به نظر وی غیرقابل تخطی بودند، قابل شکستن و تخلف هستند، لذا انگیزه ارتکاب جرم در فرد تقویت می شود و این یکی از کارکردهای منفی بیان کجروی ها و انحرافات اجتماعی در رسانه ها است. به طور نمونه دختر شهرستانی که از پدیده فرار دختران از خانه اطلاع چندانی ندارد، با شنیدن یا دیدن خبرمربوط به فرار دختران متوجه می شود که این کار می تواند یکی از راههای رهایی او از برخی مشکلات و تضادهای خانوادگی باشد و هنگامی که در کانون خانواده، احساس ناامیدی وسرخوردگی و خلأ عاطفی به او دست می دهد، ممکن است همان راهی را برگزیند که برخی دختران برای رهایی از رنج های خانوادگی کرده بودند.
ژان کازنو، صاحبنظر در علوم ارتباطات در خصوص برداشت از مفهوم خشونت می گوید: از دیدگاه ما عمل خشونت آمیز، عملی خواهد بود که با رفتار تهاجمی به خصوص از نظر" جسمانی" و یا حداقل " بیانی " همراه گردد.(21)
امروزه خشونت و پرخاشگری در میان جوانان شایع شده است که معلول علل و عوامل متعددی است. مطالعات انجام شده نشان می دهد که رسانه های جمعی در این زمینه تأثیر بسیاری داشته اند، زیرا رسانه ها با تبلیغات کالاهای رنگارنگ، زندگی مرفه را آرمان و هدف مخاطبان ترسیم می کنند، در حالی که این هدف با شغل و درآمد مخاطبان قابل دسترسی نیست، در نتیجه میان اهداف و ابزار مشروع دستیابی به این اهداف فاصله ایجاد می شود،( یعنی فرد احساس محرومیت می نماید) این وضعیت منجر به خشونت و پرخاشگری در میان افراد می گردد. به عبارت دیگر رسانه ها موجب می شوند که میل به مصرف کالاهای لوکس در بین مردم افزایش یابد، اما وقتی این میل و تقاضا امکان ارضاء ندارد، در نتیجه به خشونت تبدیل می شود و یا فرد را به انجام عملی غیرقانونی نظیر سرقت جهت دستیابی به کالاهای تبلیغی ترغیب می نماید.
نمایش فیلم های جنایی نیز از سوی دیگر روحیه خشونت، تندخویی و ارتکاب جرم را به مخاطبان خود القاء می نماید و موجب بروز رفتارهای خشونت آمیز می گردد. انتشار اخبار مربوط به قتل و بیان راهها و شیوه های ارتکاب این جنایات موجب بدآموزی، گسترش و نهادینه شدن این روش ها در جامعه می شود.
محتوای خشونت بار رسانه ها به بروز رفتارهای خشن در افراد جامعه دامن می زند و ممنوعیت های اخلاقی و اجتماعی بکارگیری خشونت را کمرنگ می کند. صاحبنظران ارتباطات ساز و کارهای تحریک کننده خشونت را شامل بازداری زدایی( کاهش خودداری بینندگان و قبول خشونت) و برانگیختگی زایی می دانند. آنها معتقدند که رسانه ها قادرند فنون ارتکاب جرائم را آموزش دهند، جرائم را مهیج و لذت بخش جلوه دهند، ارضا شدن آنی را ترویج دهند و فرد را به همانند سازی با مجرم ترغیب کنند، البته جرم زایی رسانه ها به تعامل محصولات رسانه ای( خصوصیات جرائم و مجرمان آن)، بافت رسانه ها( مقدار پوشش رسانه ای، سبک های ارائه، حمایت از ارتکاب جرائم) و بافت اجتماعی (هنجارهای فرهنگی موجود، گرایش های مصرف کنندگان، فرصت های ارتکاب جرم و تعداد خلافکاران موجود) بستگی تام دارد.(22)
یکی از کارکردهای رسانه های جمعی، مفهوم سازی و به تبع آن، شکل دادن به هنجارهای مناسب با آن مفهوم می باشد. بر این اساس ارائه تصاویر مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق رسانه های جمعی و نگارش متون خلاف اخلاق و پورنوگرافی می تواند منجر به گسترش جرائم به ویژه از نوع جرائم جنسی گردد.
قرآن کریم در مورد خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدار داده و می فرماید:" ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره و الله یعلم و انتم لا تعلمون"(23). " کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است و خداوند می داند و شما نمی دانید."
گسترش فحشا در این آیه شریفه مورد مذمت قرار گرفته است، البته در قرآن کریم، واژه فحشا در خصوص انحرافات جنسی استفاده شده است، اما از نظر مفهوم لغوی،" فحشا" به معنی هر گونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد.(24)
پس از دیدگاه منطق قرآن، بازگو کردن زشتی ها و ترویج و ارائه آنها، مورد نهی قرار گرفته است، زیرا موجب آشکارسازی زشتی ها و بر ملاکردن آنها می شود. امام رضا (ع) می فرمایند:" المذیع بالسیئه مخذول و المستتر بالسیئه مفغور له" " آن کس که گناه را نشر دهد، مطرود است و آن کس که گناه را پنهان می دارد، مشمول آمرزش الهی است."(25)
پیامبراسلام(ص) می فرمایند:" من اذاغ فاحشه کان کمبتدئها" " کسی که کار زشتی را نشر دهد، همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است."(26)
اعتماد اعضای جامعه به یکدیگر، سرمایه اصلی تعامل اجتماعی است؛ تعاملی که برای رفع نیازهای زیستی و اجتماعی اعضای جامعه صورت می گیرد، لذا تضعیف این اعتماد مشکلات عدیده ای را در مراودات اجتماعی و تأمین خواسته های افراد ایجاد خواهد کرد. اما درهر صورت ممکن است اعتماد اجتماعی تضعیف شود که یکی از عوامل آن، ترویج انحرافات اجتماعی از طریق رسانه ها است. زیرا ذکر انواع انحرافات از رسانه ها و اعلام رشد سرسام آور آن، منجر به ایجاد روحیه سوء ظن و شک نسبت به سایر افراد جامعه می شود و احتمال وقوع این انحراف را از سوی تک تک اعضای جامعه تقویت می نماید و روحیه اعتماد عمومی را تضعیف می کند، در نتیجه تعامل اجتماعی دچار اختلال می شود.
انعکاس انحرافات اجتماعی علاوه بر سست کردن اعتماد اجتماعی، موجب عدم احساس تعلق جمعی می شود و روابط اجتماعی افراد را دچار مشکل می کند.
رسانه ای کردن جرائم بر نهاد خانواده نیز اثرات مخربی دارد، به طور نمونه پدران و مادران را نسبت به رفتار فرزندانشان بدبین می کند، چرا که والدین احتمال می دهند که انجام این انحراف اجتماعی که از طریق رسانه منعکس شده است، در مورد فرزندان جوان خانواده وجود دارد، این نگرش منجر به تضاد و ناسازگاری های خانوادگی خواهد شد.
رسانه ها گاه با انعکاس آمار و ارقام اغراق آمیز جرائم، می توانند اعتماد اجتماعی را نسبت به نظام سیاسی تضعیف نمایند به طور نمونه انعکاس پرونده های کلان اختلاس های عمومی و یا پرونده های مربوط به رابطه میان حاکمیت و مردم می تواند منجر به سلب اعتماد گردد.
هر چند نمی توان ضرورت برخورد قوی با متخلفان را در هر سطح و نهادی انکار نمود، اما رسانه ای کردن این گونه حوادث به بی اعتمادی مردم از حکومت منجر شده و اقتدار و مشروعیت مدیران صالح نظام را نیز از بین برده و در نتیجه نظام سیاسی کشور، کارکرد کنترلی و پویایی خود را از دست خواهد داد.
هر چند افراد جامعه بر اثر داشتن ارتباطات اجتماعی وسیع با کنش گران، دارای وجوه مشترک رفتاری هستند، اما هر یک از آنها دارای حریم خصوصی می باشند که مربوط به امور شخصی و خانوادگی و روابط میان فردی است. تمام اعضای جامعه تلاش می کنند این حریم( نظیر میزان علاقه به همسر و فرزند، اختلافات خانوادگی، روابط، سلائق، رفت وآمدها، میزان درآمد و سفرها و...) را از تیررس دیگران دور نگاه دارند. از سوی دیگر مطبوعات به جهت وظیفه خبررسانی و اطلاع رسانی با ورود به اسرار خصوصی افراد، به ناچار اصل ممنوعیت ورود به این حریم را نقض می کنند. امروزه رسانه ها قدرت بی سابقه ای برای در نور دیدن حریم خصوصی افراد دارند، مانند انتشار خبر کشتن یک کودک توسط والدینش، کشتن همسر به بهانه عشق با دیگری و...
ورود در حریم خصوصی افراد از نظر بازخوردهای اجتماعی و کارکردهایی که در شکستن مرزهای خصوصی مردم دارد، دارای اهمیت فوق العاده ای است. به گونه ای که تجسس و افشای زوایای پنهان زندگی مردم برای دستیابی به اطلاعات جزیی از آنان، به شدت در متون دینی نهی و مذمت شده است.
به تعبیردیگر اسلام می خواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود که هر کس به تجسس درباره دیگران برخیزد، حیثیت و آبروی مردم بر باد می رود و جهنمی به وجود می آید که همه افراد اجتماع در آن عذاب خواهند بود. (27)
این کارکرد منفی رسانه ها( یعنی ورود به حریم خصوصی افراد) در کشورهای جهان نیز ابعاد وسیعی یافته است، به طوری که در بهار سال 1989 دیوان آمریکا اعلام کرد که سازمان خبری اجازه ندارد به پرونده هایF.B.I در زمینه تجاوزهای جنسی دسترسی پیدا کند.F.B.I برای کوتاه کردن دست مطبوعات از این نوع پرونده ها به دیوان فدرال متوسل شد و اعلام کرد که اگر چه این پرونده ها با استناد به اسناد علنی و گزارشات دستگیری ها و رسیدگی های قضایی تهیه شده است، اما کامپیوتری کردن این اطلاعات، حریم خصوصی افراد را به خطر خواهد انداخت. بر اساس نتایج نظرخواهی موسسه گالوپ 73 درصد از مردم آمریکا معتقدند که مطبوعات حریم خصوصی افراد را نادیده می گیرند.(28)
به هرحال همین مرزبندی حریم خصوصی از حریم عمومی جامعه می بایست به طور مشخص تعریف شود و به وسیله قانون، ضمانت اجرا داشته باشد و رسانه ها نیز خود را موظف به رعایت آن موازین بدانند.
4-فرجام سخنبررسی های گذشته نشان داد که رسانه های جمعی کارکردهای مثبت و منفی در ارتباط با تبیین انحرافات اجتماعی دارند. اینک این پرسش مطرح می شود که آیا رسانه ها مجازند تحت عنوان طرح حوادث، انحرافات اجتماعی را به ذهنیت جامعه منتقل نمایند؟ یا آنکه رسانه ها فقط می بایست نمایشگر کنش های مثبت مردم باشند و از انحرافات آنان سخن نگویند؟
به نظر می رسد منابع شناخت مردم از حوادث و مسائل اجتماعی منحصر به رسانه ها نیست و آنان از راههای مختلفی از جمله مشاهده عینی و ارتباطات کلامی با دیگران از حوادث تلخ و انحرافات اجتماعی آگاهی می یابند، از این رو تصور اینکه چشم و گوش مردم تنها از دریچه وسائل ارتباط جمعی به دنیای حوادث و انحرافات باز می شود، خیالی بیش نیست. لذا گزارش این گونه انحرافات اجتماعی توسط رسانه ها چنانچه با تحلیل و تبیین آسیب های آنها و به منظور حفظ جامعه از گسترش انحرافات صورت گیرد، امری مفید، بلکه ضروری است که ضمن افزایش آگاهی مخاطبین رسانه ها، موجب می شود که رفتار اجتماعی خود را بر این اساس تنظیم نمایند و از پیامدهای کجروی اجتماعی در امان باشند. قرآن کریم بارها با بیان سرگذشت اقوام گذشته از انواع آلودگی ها و انحرافات اجتماعی سخن به میان آورده است و مقصود از بیان آنها را عبرت آموزی و پیشگیری از وقوع و تکرار آنها در بین امت اسلامی برشمرده است. قرآن کریم در سوره یوسف داستان عشق و شیفتگی زلیخا به یوسف را با تمام جزئیات و تفاصیل آن بیان کرده و انحراف اخلاقی زلیخا را با انواع مکرها و ترفندهای آن تشریح نموده است، ولی بی تردید مقصود از ارائه این گزارش ها تقویت جنبه معنوی بشر می باشد. خداوند می فرماید:" و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنای کامجویی کرد، درها را بست و گفت: بیا به سوی آنچه برای تو مهیاست. گفت: به خدا پناه می برم. او صاحب نعمت من است، مقام من را گرامی داشته، مسلماً ظالمان رستگار نمی شوند . آن زن قصد او کرد و او نیز اگر برهان پروردگار را نمی دید- قصد وی می نمود، این چنین کردیم تا بدی و فحشاء را از او دور سازیم، چرا که او از بندگان مخلص ما بود."(29)
در این آیات هر چند خداوند از انحرافات اخلاقی زن عزیز مصر، سخن به میان آورده و آن را برای همه مردم بیان کرده است، اما این اطلاع رسانی را با تحلیل، تذکر و شیوه معنوی رهایی از انحرافات اجتماعی توأم ساخته است.
قرآن کریم در هنگام بیان تاریخ قوم لوط، به اعمال ناشایست آنها اشاره کرده و می فرماید: قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند، هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمی کنید؟... یا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور می روید و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده رها می کنید؟(30)
قرآن کریم انحرافات اجتماعی آن قوم را ذکر کرده، ولی در ضمن بیان این انحراف جنسی، به راه درمان آن( یعنی ازدواج) اشاره می کند. همچنین موارد دیگری همانند قتل هابیل توسط قابیل در قرآن ذکر شده است، ولی به جهت اینکه در کنار نقل این خبر، مضرات و پیامدهای آن انحراف تحلیل و تبیین می شود، از اشاعه فحشاء، شکستن قبح گناه... و سایر کارکردهای منفی که در این رابطه وجود دارد، جلوگیری می شود.
با استشهاد به آیات گذشته، ملاک نقل و گزارش انحرافات به طور گسترده مشخص می شود. این ملاک همان طور که در مورد قرآن وجود دارد، در مورد رسانه های جمعی هم محقق است و آنها باید در کنار ذکر حوادث ، به جنبه عبرت آموزی حوادث جهت پیشگیری از وقوع انحراف توجه داشته باشند و در این راستا، به تحلیل انحرافات و راه های مبارزه با آن و شیوه های جایگزینی مثبت آنها اشاره نمایند و اگر به صرف نقل و ذکر انحرافات اکتفا شود، افزایش دامنه و نوع کارکردهای منفی رسانه ها دور از انتظار نخواهد بود.
17-Street crime
18- سلیمی و داوری، صص159- 158.
19-Crime waves
20- سلیمی و داوری، صص 160-159 .
21- کازنو، ص 117.
22- فیروزبخت، صص 237-231.
23- نور، 19.
24- مکارم شیرازی، ج14، ص 403.
25- کلینی،ج2، ص 428.
26- همان، ص 356.
27- همان، ص 184.
28- رسانه، سال هفتم، ش3، ص49.
29- یوسف، 24 و 23.
30- شعراء، صص 166-160.
کلمات کلیدی: