سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرزنش بسیار، دل ها را کینه ور می کند و یارانرا می پراکَنَد . [امام علی علیه السلام]
آنتی منافق

"خطر غرور" / توصیه‌های اخلاقی رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب تأکید کردند: شاید واقعاً برای انسان هیچ خطری بالاتر و هیچ دشمنی بزرگتر از غفلت نباشد.

پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در نظر دارد در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه گفتار و توصیه‌هایی اخلاقی از رهبر معظم انقلاب را منتشر کند. این رهنمودها تحت عنوان "سی روز، سی گفتار " و در سحرگاه ایام ماه مبارک بر روی خروجی سایت قرار خواهد گرفت؛ روز ششم: "خطر غرور"

اگر بخواهیم استغفار -این نعمت الهی- را به‌دست بیاوریم، دو خصلت را باید از خودمان دور کنیم: یکی غفلت و دیگری غرور. 

بالاترین خطر

غفلت، یعنی انسان به‌کلّی متوجّه و متنبّه نباشد که گناهی از او سر می‌زند؛ مثل بعضی از مردم. حالا عرض نمی‌کنم بسیاری -کار به کم و زیادش ندارم- ممکن است در بعضی از جوامع، کمتر باشند. به هر حال، این نوع آدم‌ها در دنیا و در میان افراد انسان‌ها هستند که غافلند و گناه می‌کنند؛ بدون این که متوجّه باشند خلافی از آن‌ها سر می‌زند. دروغ می‌گوید، توطئه می‌کند، غیبت می‌کند، ضرر می‌رساند، شرّ می‌رساند، ویرانی درست می‌کند، قتل مرتکب می‌شود، برای انسان‌های گوناگون و بی‌گناه پاپوش درست می‌کند، در افق‌های دورتر و در سطح وسیع‌تر، برای ملت‌ها خواب‌های وحشتناک می‌بیند، مردم را گمراه می‌کند، اصلاً متنبّه هم نیست که این کارهای خلاف را انجام می‌دهد. اگر کسی به او بگوید که گناه می‌کنی، ممکن است از روی بی‌خیالی، قهقهه‌ای هم بزند و تمسخر کند: گناه؟ چه گناهی!

بعضی از این افراد غافل، اصلاً به ثواب و عِقاب عقیده‌ای ندارند؛ بعضی به ثواب و عقاب هم عقیده دارند اما غرق در غفلتند و اصلاً ملتفت نیستند که چه کار می‌کنند. اگر این را در زندگی روزمرّه خودمان قدری ریز کنیم، خواهیم دید که بعضی از حالات زندگی ما شبیه حالات غافلان است. غفلت، دشمنی بسیار عجیب و خطر بزرگی است. شاید واقعاً برای انسان، هیچ خطری بالاتر و هیچ دشمنی بزرگتر از غفلت نباشد. بعضی‌ها، این‌طورند.

انسانِ غافل هرگز به فکر استغفار نمی‌افتد. اصلاً به یادش نمی‌آید که گناه می‌کند. غرق در گناه است؛ مست و خواب است و واقعاً مثل آدمی است که در خواب حرکتی انجام می‌دهد. لذا اهل سلوک اخلاقی، در بیان منازل سالکان در مسلک اخلاق و تهذیب نفس، این منزل را که انسان می‌خواهد از غفلت خارج شود، منزل "یقظه " یعنی بیداری می‌گویند.

در اصطلاحات قرآنی، آن چیزی که نقطه مقابل این غفلت است، تقواست. تقوا، یعنی به‌هوش بودن و دائم مراقب خود بودن. اگر از آدم غافل ده‌ها گناه سر می‌زند و اصلاً حس نمی‌کند که گناه کرده است؛ آدم متّقی، درست نقطه مقابل اوست. اندک گناهی هم که می‌کند، فوراً متذکّر می‌شود که گناه کرده است و به فکر جبران می‌افتد. "إنّ الّذین اتّقوا إذا مسّهم طائف من الشّیطان تذکّروا ". به مجرد این که شیطان از کنارش عبور می‌کند و باد شیطان به او می‌خورد، فوراً حس می‌کند که شیطان‌زده شده و دچار اشتباه و غفلت گردیده است؛ "تذکّروا ": به یاد می‌افتد. "فإذا هم مبصرون "؛ چنین آدمی، چشمش باز است.

عزیزان من؛ برادران و خواهران! هر که هستید ملتفت باشید. این خطاب، فقط به یک عدّه مردم خاص نیست که بگوییم مثلاً افراد کم‌اطّلاع، کم‌سواد و یا جوان و کم‌سن به آن توجّه کنند. نخیر؛ همه باید ملتفت باشند. علما، دانشمندان، برجستگان، شخصیت‌ها، بزرگان، کوچکان، پولداران، فقیران، همه باید ملتفت باشند که حدّاقل گاهی غفلت گریبان آن‌ها را می‌گیرد و غافل می‌شوند. اصلاً گناه از آن‌ها سر می‌زند و ملتفت نمی‌شوند که گناه انجام می‌دهند. خطر بسیار بزرگی است.

این گناهی که من و شما انجام می‌دهیم، ملتفت نمی‌شویم و چون نمی‌دانیم گناه کرده‌ایم، از آن گناه توبه و استغفار هم نمی‌کنیم. بعد روز قیامت که می‌شود، چشم ما که باز شد، آن‌وقت می‌بینیم، عجب چیزهایی در نامه اعمال ماست! انسان تعجّب می‌کند، کی من این کارها را انجام دادم؛ اصلاً یادش نیست. این، گناهِ غفلت و اشکال آن است. پس، یک مانع استغفار، عبارت از غفلت است.

بالاترین شقاوت

مانع دوم، غرور است. اندک کار کوچکی که انسان انجام می‌دهد، مغرور می‌شود. در تعبیرات دعا و روایت داریم که "الإغترار باللَّه ". در دعای چهل‌وششم صحیفه سجّادیه که روزهای جمعه خوانده می‌شود، عبارتی وجود دارد که خیلی تکان‌دهنده است.

می‌فرماید: "و الشّقاء الأشقی لمن اغترّ بک "؛ بالاترین شقاوت‌ها، متعلّق به کسی است که به تو مغرور شود. "ما أکثر تصرّفه فی عذابک و ما أطول تردّده فی عقابک و ما أبعد غایته من الفرج و ما أقنطه من سهولة المخرج ". کسی که مغرور می‌شود - به تعبیر این روایت- دچار حالت "إغترار باللَّه " می‌گردد. غرور، این‌گونه است. مغرور، خیلی دور از آبادی است، خیلی دستش کوتاه از رهایی و سلامتی است. چرا؟ به‌خاطر این که اندک کار کوچکی که انجام داد، دو رکعت نمازی که خواند، مثلاً خدمتی برای مردم انجام داد، پولی در فلان صندوق انداخت یا کاری در راه خدا انجام داد، فوراً مغرور می‌شود که ما دیگر پیش خدای متعال، کار خودمان را درست کردیم و حساب خودمان را ساخته و پرداخته نمودیم و احتیاج به چیزی نداریم! این را به زبان نمی‌آورد، اما در دل او این‌گونه می‌گذرد.

مراقب باشید! این‌که خدای متعال باب توبه را باز کرده و فرموده است من گناهان را می‌آمرزم، معنایش این نیست که گناهان، چیزهای کم و کوچکی هستند؛ نه. گاهی گناهان، همه وجود حقیقی انسانی را ضایع می‌کنند، از بین می‌برند و یک انسانِ در مرتبه عالی حیاتِ انسانی را به یک حیوان درنده کثیفِ پلیدِ بی‌ارزش تبدیل می‌کنند. گناه، این‌گونه است. خیال نکنید گناه، چیز کمی است. همین دروغگویی، همین غیبت کردن، همین بی‌اعتنایی به شرافت انسان‌ها، همین ظلم کردن -ولو با یک کلمه- گناهان کم و کوچکی نیست.

لازم نیست که اگر انسان می‌خواهد احساس گناه کند، حتماً بایستی سال‌های متمادی غرق در گناه شده باشد. نخیر؛ یک گناه هم، یک گناه است؛ نباید گناه را کوچک دانست. در روایات، باب "استحقار الذّنوب " داریم که حقیر شمردن گناهان را مذمّت کرده‌اند. علت این‌که خدای متعال می‌فرماید: "می‌آمرزیم "، این است که بازگشت به خدا، خیلی مهم است؛ نه این که گناه، کم و کوچک است. گناه، عمل بسیار خطرناکی است؛ منتها بازگشت و توجّه به خدا و ذکر او، این‌قدر اهمیت دارد که اگر کسی این را صادقانه و درست و حقیقی انجام دهد، آن‌وقت آن بیماری صعب‌العلاج از بین می‌رود. بنابراین، اغترار و مغرور شدن به کار نیک -کار نیکی که ما خیال می‌کنیم کار نیک است؛ ولی ممکن است آن‌قدرها هم نیک نباشد یا چندان اهمیت نداشته باشد- موجب می‌شود که شما سراغ استغفار نروید.

امام سجّاد در دعای دیگری به خدا عرض می‌کند: "فامّا أنت یا الهی فاهل أن لایغترّ بک الصدّیقون ". ببینید واقعاً چه بیان و چه معرفتی در این دعا وجود دارد! راه، این است. ایشان می‌فرماید، صدّیقین هم که مقام بالایی از مقام بندگی انسان‌ها را دارند، باید مغرور نشوند به این‌که ما راه خدا را درست رفتیم و دیگر احتیاج به کار و تلاش نداریم. نخیر؛ "ان لایغترّ بک الصدّیقون ". این هم مانع استغفار است. اگر غفلت نبود، "اغترار باللَّه " هم نبود، خودفریبی و خودشگفتی هم نبود، آن‌وقت انسان استغفار می‌کند. 

اراده و طلب
نکته بعدی این است که استغفاری کارگشاست که استغفار حقیقی و جدّی و حقیقتاً طلب باشد. فرض بفرمایید شما گرفتاری بزرگی دارید و می‌خواهید رفع این گرفتاری را از خدای متعال بخواهید. مثلاً خدای نکرده، عزیزی از عزیزان شما دچار مشکلی است؛ راه‌های عادی را هم رفته‌اید، ولی نتوانسته‌اید آن مشکل را حل کنید؛ حالا به پروردگار عالم متوسّل شده‌اید و دعا و تضرّع می‌کنید. ببینید! انسان در آن حال که فرضاً فرزند یا عزیزی از عزیزانش دچار بیماری است و درِ خانه خدا رفته و حال دعا پیدا کرده است، چگونه از خدا طلب می‌کند؟ آمرزش گناهان را این‌گونه از خدا طلب کنید. حقیقتاً آمرزش را طلب کنید و تصمیم داشته باشید که آن گناه را دیگر انجام ندهید.

البته انسان ممکن است تصمیم هم داشته باشد که گناه را انجام ندهد، باز دچار لغزش شود و انجام دهد؛ باز دوباره توبه می‌کند. اگر انسان صد بار هم دچار توبه‌شکنی شد، باز دفعه صدویکم، بابِ توبه باز است. منتها شما که توبه و استغفار می‌کنید، از اوّل نباید تصمیم داشته باشید که حالا ما استغفار می‌کنیم، باز می‌رویم دوباره همان کار غلط و خلاف را انجام می‌دهیم! این که نشد.

روایتی دیدم که از قول یکی از ائمّه این‌طور فرموده است: "من استغفر بلسانه و لم یندم بقلبه فقد استهزئ بنفسه "؛ کسی که به زبان استغفار می‌کند، اما در دل از گناه پشیمان نیست و خیلی هم خوشحال است که این گناه را انجام داده است -به زبان می‌گوید: "استغفراللَّه "- این آدم خودش را مسخره می‌کند. این، چگونه استغفاری است؟! این، استغفار نیست. استغفار، یعنی انسان برگردد، واقعاً به‌طور جدّ از خدای متعال بخواهد که او را به‌خاطر این کارِ خلاف ببخشد. چطور انسان تصمیم دارد که باز همان کار خلاف را انجام دهد؟ آیا رویش می‌شود که از خدای متعال، طلب بخشش کند؟

سبحه در کف، توبه بر لب، دل پُر از شوق گناه‌؛ معصیت را خنده می‌آید بر استغفار ما!

این، چطور استغفار کردنی است؟! این استغفار، کافی نیست. استغفار باید جدّی و حقیقی باشد. 

راهی برای همه

استغفار، مخصوص یک عدّه آدم‌های معین هم نیست که بگوییم کسانی که خیلی گناه کردند، استغفار کنند؛ نه. همه انسان‌ها -حتّی در حدّ پیامبر- باید استغفار کنند. "لیغفر لک اللَّه ما تقدم من ذنبک و ما تأخّر ". پیامبر هم باید استغفار کند.

استغفار، یا از گناهی است که ما انجام داده‌ایم، یا از گناهان اخلاقی است. اگر فرض کنیم که یک انسان، هیچ گناهی هم انجام نداد؛ نه دروغ، نه غیبت، نه ظلم، نه خلاف، نه شهوترانی، نه اهانت به کسی، نه تعدّی به مال مردم؛ البته این‌طور آدم‌ها، خیلی کمند اما بسیاری از همین‌طور آدم‌هایی که این‌گونه گناهان جوارحی را هم ندارند، مبتلا به گناه جوانحی -گناه اخلاقی- هستند. اگر همین آدمی که هیچ گناهی نمی‌کند، وقتی که میان مردم راه می‌رود، نگاه کند و بگوید: این بیچاره مردم، همه مشغول گناهند؛ ولی ما الحمدللَّه خودمان را نگهداشتیم و گناه نمی‌کنیم -خود را بالاتر از آن‌ها به‌حساب بیاورد- این خودش یک گناه و یک تنزّل و یک سقوط می‌شود و استغفار لازم دارد. تحقیر انسان‌ها، خود را بالاتر از دیگران دانستن، کار خود را ارزشی بیش از ارزش کار مردم دادن یا بعضی از صفات اخلاقی زشت دیگری که در انسان‌ها هست -مثل حسد و طمع و خودبزرگ‌بینی- این‌ها استغفار لازم دارد.

اگر فرض کنیم، انسانی است که این گناهان را هم ندارد؛ ولی مثلاً در باب علم توحید، پیش نرفت. در این صورت، یک قصور است و باید استغفار کند. باب علم توحید و معرفت به پروردگار، باب محدود و راه بن‌بستی که نیست؛ راه بی‌نهایت است که همه انبیا و اولیا، در این راه مشغول پیشرفت و تکامل نفس و فراهم کردن معرفت بیشتر نسبت به ذات مقدّس پروردگار و صفات کمالیه حضرت حقّند. هر مقداری که این‌گونه افراد در این راه پیش نرفتند، یک قصور و یک عقب‌ماندگی و یک ناتوانی معنوی است که استغفار لازم دارد.

استغفار، برای همه است. لذا ملاحظه می‌کنید که ائمّه علیهم‌السّلام در این دعاها، چه سوز و گدازی دارند. بعضی خیال می‌کنند که امام سجاد این سوز و گداز را کرده است، برای این‌که به دیگران یاد بدهد. بله؛ یاد دادن به دیگران که هست -هم در شکل و هم در مضمون کار- اما اصل قضیه این نیست. اصل قضیه، آن حالت طلبِ خود این بنده صالح و انسان والا و بزرگوار است. این سوز و گداز، متعلّق به خود اوست. این اظهار تضرّع پیش پروردگار، متعلّق به خود اوست. این ترس از عذاب خدا و میل به تقرّب الی‌اللَّه و رضوان الهی، متعلّق به خود اوست. این استغفار و طلب از خدا واقعاً متعلّق به خود اوست.

ممکن است مثلاً توجه به مباحات در زندگی -لذّت‌های مباح، کارهای مباح- در نظر انسانی که در آن حدّ از علوّ درجه است، یک نوع سقوط و انحطاط محسوب شود. دلش می‌خواست که در چارچوب ضرورت‌های مادّی و جسمانی قرار نمی‌داشت و همین نیم‌نگاه را هم به مباحات و به مسائل عادی زندگی نمی‌کرد و در راه معرفت و در آن وادی بی‌نهایت به سوی رضوان الهی و بهشت معرفت الهی، بیشتر پیش می‌رفت. وقتی چنین چیزی نشده است، پس استغفار می‌کند. بنابراین استغفار برای همه است. 

فرصت رمضان
عزیزان من! ماه رمضان را برای استغفار مغتنم بشمارید و از خدای متعال طلب مغفرت کنید. ملت ما با این روحیه فداکاری، با این استقامتی که نشان داده، با این کار بزرگی که کرده است، با جوانان نورانی و خوبی که دارد (این جوانان با این تعداد، غیر از جامعه ما، قطعاً در هیچ جای عالم وجود ندارد) با این زنان و مردان و مادران و فداکاری‌های گوناگونی که از این مردم سرزده است، استعداد پیشرفت زیادی در زمینه‌های مادّی و معنوی، دنیایی و اخروی دارد. این ملت، با استغفار، رحمت الهی را به‌سوی خود جلب کند.

همه استغفار کنید. آن کسانی که اهل عبادتند، آن کسانی که در امر عبادت متوسّطند، آن کسانی که حتّی کاهل در کار عبادتند و فقط به اقلّ واجبات اکتفا می‌کنند، آن کسانی که حتّی گاهی خدای نخواسته بعضی از عبادت واجب هم از آن‌ها ترک می‌شود، همه و همه توجّه داشته باشند که این رابطه بین آن‌ها و خدا، کار را پیش می‌برد. از خدای متعال، آمرزش و مغفرت بخواهید و طلب عفو کنید. از خدا بخواهید که مانع گناه را بردارد؛ این ابر را از مقابل خورشید فیض و لطف و تفضلّات خودش برطرف کند، تا لطفش بر این دل‌ها و جان‌ها بتابد. آن‌وقت ببینید که تعالی و اعتزازی به وجود خواهد آمد.

خطبه‌های نماز جمعه تهران‌؛ 28/10/75

 

کمک 800 میلیون ریالی رهبر انقلاب برای آزادی زندانیان نیازمند

مقام معظم رهبری، همزمان با بیست و یکمین جشن گلریزان ویژه کمک به آزادی زندانیان نیازمند کشور، هشتصد میلیون ریال به ستاد دیه کمک کردند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) همزمان با بیست و یکمین جشن گلریزان، ویژه کمک به آزادی زندانیان نیازمند کشور، هشتصد میلیون ریال به ستاد دیه کمک کردند.

جشن گلریزان هر سال به همت ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند برگزار می‌شود.

 

اتحاد اصولگرایان کابوس اصلاح طلبان

وحید ماندگاری - این روزها گروهها و جریان های سیاسی درحالی فاز تشکیلاتی و ساختاری خود را برای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی عملیاتی ساخته اند که ترکیب مجلس نهم نقش بسزایی را در هموار ساختن یک مسیر دیگر ایفاء‌ خواهد کرد.بدست گیری کرسی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم.

در این میان گروه های اصلاح طلب گرچه به شرط و شروط گذاری برای نظام مشغول بوده و بازی نخ نما شده آمدن و نیامدن را به نمایش می گذارند ولیکن تحلیلگران سیاسی بر این باورند که آنان حتی راغب تر از گذشته به دنبال حضور در انتخابات می باشند.در این اما پرسش اساسی این است که اصلاح طلبان چه اهدافی را در سر داشته و با کدامین روش ها درصدد پی گیری خواست های می باشند.

با نگاهی در این زمینه می توان گفت:

1- اصلاح طلبان براین باور هستند عدم حضور آنان در انتخابات با توجه به عدم اقبال عمومی در انتخابات دهم ریاست جمهوری،فراموشی عمومی نسبت به آنان را تسریع خواهد کرد.لذا حضور این جریان درانتخابات آتی تلاش برای بودن و حیات است.

2- دوم خردادی ها در حال حاضر با پدیده ای به نام فرقه سبز روبرو می باشند که حداقل خواسته آنها همراهی سران اصلاح طلبان با منش و روش سران فتنه و نیز عدم حضور درانتخابات می باشد.این وضعیت که با منش دستیابی به قدرت اصلاح طلبان در تناقض می باشد شرایط سختی را برای این طیف بوجود آورده که با اما و اگرها بدنه اجتماعی سبزها را در انبان خود داشته باشند.

3- اصلاح طلبان برای دست یابی به اهداف خود بازی دو چهره ای را تعریف کرده اند.از یک سو آنان می کوشند تا با شرط و شروط گذاری به سر نظام منتی گذاشته وخود را راغب به انتخابات نشان دهند.وحتی از هم اکنون بحث سلامت انتخابات را نیز طرح می کنند تا درصورت شکست خود در این عرصه بتوانند بحث مهندسی انتخابات و حضور نظامیان در این ساحت را بهانه ای برای توجیه شکست خود تعریف و تفسیر کنند.

این جریان همچنین می کوشد تا در چهره ای دیگر با حمایت از فتنه ،توجهات را به سوی خود معطوف کرده تا کریدور تحرک مهره های سفید به سهولت فراهم شود.

از دیگر سو اما جریان اصولگرایی قرار دارد که با تاسی به گفتمان "خدمت" برای حضور در انتخابات خود را آماده می سازد.نگاهی به داستان و تجربه این جریان نشان می دهد که اصولگرایان درهر برهه های به مدد عقل جمعی و در چارچوب اقتضائات زمانه به انسجام تشکیلاتی برای پی گیری اهداف خود می رسند.

وجود تشکیلات 8+7 در فرآیند انتخاباتی اصولگرایان بی شک بیانگر آن است که گروه ها و نحله های فکری- اجرایی متعددی در بدنه اصولگرایان وجود دارد که مستعد ظهور وبروز در مناصب مختلف می باشد.در واقع اصولگرایی عرصه و پهنه ای است که بنا بر مقتضیات زمان و فهم ودرک خواست ها و مطالبات عمومی زایش درونی داشته و به ظرفیت سازی اقدام می ورزد.

دراین میان شکل گیری جبهه های دیگری همچون "جبهه پایداری" در بدنه اصولگرایان نشانگر همین زایش درونی در بدنه اصولگرایان می باشد که نه نقش تحدید کننده که نقش مکملی را ایفاء می نماید تا بخشی از ظرفیت های موجود را به عرصه وارد نماید.

این اتفاق اما در حالی صورت می پذیرد که گروه های رقیب و اصلاح طلبان تلاش می کنند زایش این ظرفیت در بدنه اصولگرایان را یک انشقاق تعریف کنند.بی شک این تحلیل بیانگر چند نکته است:

الف- این تحلیل ها وقتی از سوی اصلاح طلبان بیان می شود نشان می دهد که آنان برخلاف ادعایشان بسیار مصر به حضور در انتخابات هستند و مهندسی اختلاف میان اصولگرایان نیز در همین چارچوب می باشد.

ب- اصلاح طلبان و جریان انحرافی از بوجود آمدن ظرفیت های جدید در میان اصولگرایان واهمه شدیدی دارند.چرا که آنان پیش از این در انتخابات دوم شوراها و مجالس هفتم و هشتم و ریاست جمهوری نهم و دهم ،تجربه های بسیاری از نزدیک، از سوی اصولگرایان درک و فهم کرده اند. 

***

اصولگرایان تاکنون نشان داده اند که هر جا در مسیر خدمت به مردم بوده و قدرت تابعی از یک هدف بزرگتر بوده همواره با اقبال مردمی روبرو بوده و شاهین اعتماد بر دوش آنان نشسته است.بی گمان آنان تا زمانی در جاده موفقیت واعتماد مردمی خواهند بود که دستان آنان در دست هم بوده و تجربه سهم خواهی وانصار طلبی اصلاح طلبان را فراموش نکرده باشند. 

منبع : ندای انقلاب

 

شگرد جدید منافقین در ایجاد وبلاگ مشترک

گروهک تروریستی منافقین در اقدامی جدید ضمن ارتباط با مرتبطان داخل با پوشش‌های مختلف از آنها می‌خواهد تا با همکاری یکدیگر،‌وبلاگ‌هایی را بر ضد نظام در فضای مجازی «اینترنت» ایجاد کند.

به گزارش کلمه نیوز  در این روش عامل گروهک ضمن ارتباط با مرتبطان داخل با پوشش دانشجوی دانشگاه‌های تهران از آنها می‌خواهد در شبکه‌های اجتماعی فیس بوک صفحه‌ای را ایجاد و در راستای دستیابی به آزادی مطلب درج کنند.

در توافق مرتبط داخل و منافقین،‌هر دو طرف رمز ورودی به صفحه مزبور را داشته و به روزرسانی صفحه مذکور توسط عامل منافقین درخارج صورت می‌گیرد.

منافقین با این حربه ضمن ایجاد وبلاگ‌های متعدد بر ضد نظام به کمک مرتبطان داخل در لابه‌لای مطالب آن به نوعی به معرفی گروهک و عوامل شاخص معدوم اقدام می‌کنند. 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 90/5/16:: 4:24 عصر     |     () نظر