سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای هشام! خداوند، پیامبران و فرستادگان خود را به سوی بندگانش بر نینگیخته، جز برای آنکه از او (معرفت) فراگیرند، پس هر که نیکتر رو آورد، معرفت بیشتری برد . [امام کاظم علیه السلام]
آنتی منافق


هافینگتن ‌پست : سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارک



  

هافینگتن ‌پست طی گزارشی به مقایسه قیام مردم مصر و انقلاب اسلامی ایران پرداخت و پیش‌بینی کرد که سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارک است.


پایگاه اینترنتی "هافینگتن پست " در مقاله‌ای با مقایسه قیام مردم مصر با انقلاب اسلامی ایران نوشت: تنها چند هفته قبل از آنکه شاه ایران در میان یک تظاهرات عظیم ملی علیه وی، کشور را برای همیشه ترک کند، از طریق تلویزیون آخرین سخنرانی خود را برای مردم انجام داد و از آن‌ها به خاطر اشتباهاتش عذرخواهی کرد.

شاه ایران روز پنجم نوامبر 1978 با خواهش از مردم گفت: من صدای انقلاب شما را شنیدم. انقلاب ملت ایران نمی‌تواند مورد تأیید من به‌عنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد. بیائید با یکدیگر بکوشیم تا دموکراسی واقعی را در ایران بنا کنیم. من متعهد می‌شوم که با شما و انقلاب شما علیه فساد و بی‌عدالتی در ایران باشم.

 

*وضعیت مشابه حسنی مبارک با شاه سابق ایران

 

هم‌اکنون حسنی مبارک رئیس‌جمهور مصر نیز وضعی مشابه شاه سابق ایران دارد. اما او در سخنرانی خود برای مردم عصبانی مصر از هیچ چیزی عذرخواهی نکرد. و نه تنها از چیزی کوتاه نیامد بلکه بر قدرت و صلاحیت خود تاکید کرد: دستورات من به دولت تاکید دارد که آن‌ها به توده‌ها فرصتی برای ابراز دیدگاه‌هایشان بدهند.

 

"دولت متعهد شده است تا دستورات مرا اجرا کند و این مشخص بود که در این راه پلیس تظاهرکنندگان را کنترل کند. "

 

"من به عنوان رئیس‌جمهور و با تمام قدرتی که بر اساس قانون اساسی به من واگذار شده است... "

 

"من امروز نه فقط به عنوان رئیس‌جمهور کشور شما بلکه به عنوان یک شهروند مصری با شما سخن می‌گویم. "


* قول مبارک به مردم مصر برای انجام تغییرات


این گزارش می‌افزاید: مبارک در ادامه از عبارتی استفاده کرد که حتی برای آمریکایی‌ها هم وحشتناک بود: من در حال اجرای اولین مسئولیتم یعنی حفظ امنیت ملی هستم. البته مبارک نیز مثل شاه ایران قول انجام تغییرات را به مردم داد. او قول داد تا به فکر مردم باشد.


"من همیشه طرفدار مردم فقیر مصر خواهم بود. "


"من همیشه سیاست‌های دولت را به سمت انجام اصلاحات اقتصادی به منظور رفع سختی‌های مردم هدایت می‌کنم. "


*فاصله‌گیری مبارک از توده مردم به‌خاطر سیاست‌های دولت وی


گزارش هافینگتن‌پست ادامه می‌دهد: مبارک در طول سخنرانی خود پشت سر هم کلماتی را به کار می‌برد که تا پیش از نیز به ندرت از او شنیده می‌شد. کلماتی مثل "تهیدست "، "فقیر "، " افراد کم درآمد "، "بیکاری "، "ارتقای استانداردهای زندگی "، "آزادی بیان "، "بیمه درمانی "، "مسکن " و ...


نویسنده گزارش ادامه می‌دهد: مبارک نیز مثل شاه ایران که قبرش به خاطر خودداری از به خاکسپاری در وطن، در قلب قاهره قرار دارد، در سخنرانی مهم خود نشان داد که تا چه حد به دور از مردم بوده است و از حقایق زندگی مردم و سختی‌هایی که بواسطه سیاست‌های او بوجود آمده را حس نمی‌کند.


* تهدید‌های مبارک علیه مردم مصر


مبارک در بخشی از سخنرانی‌اش گفت: ما به اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود ادامه می‌دهیم تا یک جامعه آزاد و دموکراتیک در مصر داشته باشیم که اصول مدرن را رعایت می‌کند. من همیشه سیاست‌های دولت را به سمت انجام اصلاحات اقتصادی به منظور رفع سختی‌های مردم هدایت می‌کنم. مشکلاتی که با آن‌ها روبرو هستیم و اهدافی که به دنبالشان هستیم نمی‌توانند از طریق خشونت و یا آشوب بدست آیند. بلکه این اهداف را تنها با گفت‌وگو و هوشیاری ملی و تلاش‌های منسجم و خالصانه می‌توان بدست آورد.


گزارش هافینگتن‌پست با تاکید بر آنکه هیچ‌گاه امکان نداشت که مبارک ساعت 1 بامداد برای مردم سخنرانی کند می‌افزاید: در نهایت تهدیدات مبارک علیه مردم اگرچه با دقت و در لفافه بیان شد اما به قدر کافی شفاف بود: بین آزادی و هرج و مرج خط واضحی وجود دارد. بنابراین همانطور که من طرفدار آزادی ابراز عقاید شهروندان هستم، به دفاع از ثبات و امنیت مصر نیز پایدار خواهم ماند. ما باید نسبت به نمونه‌های زیادی که اطراف ما وجود دارد و طی آن‌ها مردم غرق در هرج و مرج شدند هوشیار و آگاه باشیم. زیرا آن افراد در نهایت هم به دموکراسی و ثبات دست نیافتند.


*دخالت کشورهای خارجی در اوضاع مصر 


در همین حال، خیابان‌های مصر همچنان مملو از جمعیت است. در حقیقت سخنرانی مبارک برای مردم مصر بی‌مفهوم بود و آن‌ها همچنان دولت را به مبارزه می‌خوانند و حتی شب را هم در تظاهرات به سر می‌برند.


این گزارش حاکی است: آخرین سخنرانی شاه ایران نادیده گرفته شد. او هم تلاش می‌کرد تا خشمش را از نافرمانی مردم پنهان کند. مردمی که شاه فکر می‌کرد مالک آن‌هاست.


هافینگتن‌پست در انتها با هشدار نسبت به امکان دخالت برخی کشورها در اوضاع مصر نوشت : اگر دولت‌های خارجی در روند خواسته‌های مردم برای تغییر مسیر آینده‌شان دخالت نکنند ، قطعا مبارک هم به سرنوشتی مشابه شاه ایران دچار می‌شود.





کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/11:: 9:42 عصر     |     () نظر


طلیعه فجر انقلاب اسلامی در خاورمیانه

  

خاستگاه پدیدآورندگان نهضتهای مصر و تونس اسلام گرایانند که پرچم مخالفت با غربگرایان و سکولاریسم را برداشته اند.

این روزها وقتی اتفاقات کشورهای منطقه از صفحه تلویزیون پخش می شود بیشتر شبیه رؤیا و خیال می نماید. تظاهرات‌های میلیونی مردمی که جان خود را کف دست گرفته تا دودمان جباران را از ریشه برکنند، آنهم در کشورهایی که سالیان سال مردم به ظلم و ستم حاکمان خودکامه خو گرفته و کمتر از خود ابراز مخالفت نشان می‌دادند. البته در این بین نباید توجیهات مذهبی علمای درباری که آیه «أَطیعُوا اللّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُول وأُولی الأَمْرِ مِنْکُمْ» را به تبعیت ازهر حاکم فاسق و جائری تفسیر می‌کردند و با این ابزار زبان اعتراض مردم را بر تباهی حاکمیت می‌بریدند، نادیده گرفت.


جرقه این انقلاب عظیم از خودسازی یک جوان تونسی در مقابل پارلمان این کشور وعدم توجه دولت این کشور آغاز شد. این رویداد آغازی بود تا به یکباره رودهای خروشان مردم خشمگین از گوشه و کنار شهرها به راه افتاده و جمعیتی عظیم را پدید آورند که همچون یک سونامی، حکومت مستبدی لائیک را پس از 3 دهه ظلم و دین ستیزی ساقط ساخت.


سونامی عظیمی که منطقه را در نوردیده


هنوز انگشت حیرت از تحولات برق‌آسای تونس بر دهان جهانیان مانده بود که این سونامی به کشورهای همسایه تونس سرایت کرد و در مرحله اول سرزمین فراعنه را با رستاخیزی عظیم مواجه ساخت. فرعون عصر ما که در تدارک جایگزین کردن فرزند به جای خود بود و از حمایت همه جانبه مدعیان دروغین دموکراسی نیز برخوردار بود حال همه فرزندان و اهل و عیال خود را را از کشور فراری داده و آخرین نفس‌های حیات سیاسی خود را می کشد. اوضاع وی آنقدر وخیم است که برای اولین بار در طول حاکمیتش برای خود معاون اول تعیین کرده تا هر گاه مجبور شد کشور را ترک کند، وی را بر جای خود گمارده به این امید که بتواند بر اوضاع فائق آمده وزمینه برگشت مجدد این موجود نامبارک را فراهم سازد.


حتی برای حفظ این حاکمیت نامشروع دین را نیز به میدان آورده‌اند و الازهر به عنوان مهمترین مرجع دینی مردم مصر حکم به تحریم اعتراضات می دهد اما ظاهرا حنای منصوبان مبارک بر مسند دین دیگر برای مردم مسلمان رنگی ندارد چرا که کسی به این فتواهای «شریح وار» وقعی ننهاد.


از سوی دیگر علاوه بر مصر کشورهای دیگری همچون اردن، یمن و لیبی که حکومت‌های مستبدی را تحمل می‌کنند نیز چنین شرایطی حکم‌فرماست.


شباهت های نهضتهای منطقه با حوادث سال 57 ایران


وقتی این رویدادها از صفحه ذهن می گذرد ناخودآگاه حوادث قبل از انقلاب اسلامی ایران در ذهن زنده می شود. از رجزخوانی‌های اولیه حکومت گرفته تا به التماس افتادن و عوض کردن دولت، از حکومت نظامی گرفته تا شعارهای الله‌اکبر مردم در شهرها و راهپیمایی‌ها، از حمایت آمریکا وغرب از طاغوت گرفته تا فرار طاغوتیان از کشور.


از «ناچیز خواندن تعداد معترضان توسط نماینده مصر گرفته» تا «صدای نوار خواندن الله اکبر مردم تهران توسط ازهاری» و همه و همه خبر از «طلیعه فجر» دیگری است که این بار در افق بزرگتری به وسعت منطقه خاورمیانه طلوع خواهد کرد. فجری که بار دیگر پرچم اسلام را در سرزمین‌هایی که چند دهه از حاکمیت سکولاریسم و حمایت از صهیونیسم در رنج بودند به اهتزاز در خواهد آورد.


امکان انحراف نهضتهای منطقه توسط غربگرایان


هر چند این احتمال می رود که این انقلابها با نفوذ شیادان و دسیسه غرب به انحراف رفته و نقابداران این نهضت اسلامی را به نفع خود مصادره کنند چرا که بر خلاف انقلاب کبیر ما که واجد سه فاکتور «مردم، ایدئولوژی و راهبری» بود، این نهضتها از دو عنصر آن یعنی «راهبری و ایدئولوژی» کمتر بهره می برند و هر لحظه امکان دارد همانند نهضت مشروطه ایران «غربگرایان» اعتراضات مردم مسلمان را به نفع خود مصادره کنند.


شبیه سازی رخدادهای اخیر با فتنه 88


اما بشنوید از میرحسین موسوی که روز شنبه طی یک بیانیه در حمایت از مردم مصر و تونس سعی نمود این اعتراضات را به جنبش سبز اموی خود گره زده و در این باره شبیه سازی کند. وی با مقایسه ظاهر اعتراضات در انتخابات ایران با حوادث مصر و تونس سعی نموده این دو را از یک جنس بداند و سرنوشتی مشترک را برای هر دو آنان پیش بینی کند. اما به راستی آنگونه که این متهم ردیف اول «جرم بزرگ» مطرح کرده، این دو رویداد با هم قرابت دارند یا این بار نیز توهم به سراغ سران فتنه امده است. برای پاسخ به این سوال کافی است


نگاهی به خاستگاه و هویت این دو حادثه داشته باشیم تا میزان تفاوت آنها را بهتر دریابیم.


تفاوتهای نهضتهای منطقه با فتنه 88


خاستگاه پدیدآورندگان نهضتهای مصر و تونس اسلام گرایانند که پرچم مخالفت با غربگرایان و سکولاریسم را برداشته اند. اما وقتی به حوادث انتخابات ایران برگردیم می بینیم که این غرب باوران و سکولارها بودند که پرچم مخالفت با حاکمیت دینی را به بهانه انتخابات برداشته بودند.


شعارهایی که فتنه گران در روزهای قدس و 13 آبان علیه آرمان فلسطین و همراستا با غرب سر می دادند و حمایت کامل غرب و رسانه های آنان از این جمعیت اندک مهر تایید است از همپیالگی این جریان با غرب برای منحرف ساخت انقلاب اسلامی از آرمان های اصیل خود در صورتی که غرب در حوادث منطقه پشت دیکتاتورها ایستاده و مردم را خویشتن داری دعوت می کند.


معترضان تونس و مصر با برپایی نماز جماعت خاستگاه فکری خود را به رخ جهانیان می کشانند و به همگان می فهمانند که بر خلاف عده ای ساده اندیش فقط غم نان نیست که آنان را به خیابانها کشانده است ولی معترضان ایرانی با تمسخر مناسک دینی همچون روزه و نماز جمعه این شعار را فریاد می کدند که آنان غم هر چیزی داشته باشند غم دین ندارند و با شعارهایی که روز عاشورا سر دادند خود اعتراف کردن که ماموریت یافته اند به جنگ حاکمیت دین بیایند نه کمک دین.


در اعتراضات سال 88 عده ای در بخش شمالی تهران این توهم را داشتند که در اکثریت هستند اما با روشنگری صورت گرفته کمکم همان جمعیت اقلیت نیز آب رفت و اکثریت مردم با حماسه 9 دی به آنان فهماندند که وزنه ای در جامعه نیستند اما در تونس و مصر مردم تمامی شهر و روستا و همگی اقشار به این نهضت عظیم پیوسته اند به گونه ای که راهی برای حکومت نمانده که یا خواسته آنان را قبول کند و یا انکه با دست خود مردم ساقط شود.




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/11:: 9:42 عصر     |     () نظر


دانشگاه اورشلیم:
نسل دوم رزمندگان ایران به جای اسلحه، کامپیوتر در دست دارند


کارشناس امور ایران در دانشگاه عبری اورشلیم در گزارشی تاکید کرد: دانشگاههای زیادی در ایران وجود دارد که زرنگ ترین فارغ التحصیلان کامپیوتر را در خاورمیانه تربیت می کند. نسل دوم رزمندگان ایران به جای اسلحه، کامپیوتر در دست دارند.

 خبرگزاری آسوشیتد پرس در گزارشی نوشت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، موتور محرک صنعتی و نظامی ایران، یک ارتش سایبری سری برای مقابله با وب سایتها و وبلاگهای گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته است.

این خبرگزاری در ادامه مدعی شد: برخی از قانونگذاران ایران به شدت به دنبال آن هستند که بودجه و ظرفیت استخدام برای جذب هکرها از سوی سپاه پاسداران و بسیج را افزایش دهند.


آسوشیتدپرس این ارتش سایبری ایران را به هک کردن سایتهای اصلاح طلبان و وب سایت فارسی 1 که شبکه تلویزیونی محبوبی در دوبی است و مالکیت آن را یک سرمایه دار افغانی و سازمان خبری روپرت مرداک بر عهده دارند، متهم کرد.


در ادامه این خبرگزاری ادعا کرد: محققان یک شرکت امنیت شبکه اعلام کردند که این ارتش سایبری شعبه‌های خود را در بات نت‌ها و شبکه‌ای از کامپیوترهای شخصی ویروسی گسترش داده است؛ کامپیوترهایی که این ارتش از آنها استفاده کرده و از طریق آنها بدافزارها را گسترش می دهند.


همچنین آسوشیتدپرس به نقل از گزارش دانشگاه عبری اورشلیم که ا سوی از الداد پاردو، کارشناس امور ایران این دانشگاه تهیه شده می افزاید: «ایران از این لحاظ بسیار مستعد است. دانشگاههای زیادی که در این کشور وجود دارد که زرنگ ترین فارغ التحصیلان کامپیوتر را در خاورمیانه تربیت می کند. در واقع نسل دوم رزمندگان ایران به جای اسلحه، کامپیوتر در دست دارند.»




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/11:: 9:42 عصر     |     () نظر


اعزام دو بالگرد اسرائیلی برای هدف قرار دادن سران تظاهرات


 ادامه تظاهرات در شهرهای مصر فراخوان برگزاری تظاهرات میلیونی / خروج کارکنان شرکت های نفتی خارجی / هشدار درباره به راه افتادن حمام خون


تظاهرات و اعتراض های ضد حکومتی در شهرهای مختلف مصر از جمله قاهره ، اسکندریه و سوئز در جریان است.


شبکه " پرس تی وی " گزارش کرد ، تظاهرکنندگان مصری ، امروز ( دوشنبه ) در هفتمین روز از اعتراض های ضد حکومتی خود ، با تجمع در میدان التحریر قاهره ، شعارهای ضد مبارک سر دادند.


در این تظاهرات که با وجود اعلام مقررات منع آمد و رفت برپا شده است ، ده ها هزار نفر شرکت کرده اند. گزارش ها همچنین از برگزاری فراخوانی برای برگزاری تظاهرات میلیونی در روز سه شنبه (فردا) حکایت دارد.


همچنین تظاهرکنندگان مصری ، برگزاری اعتصاب عمومی نامحدود را خواستار شده اند. تظاهرات ضد مبارک امروز نیز در شهر سوئز آغاز شده است . تظاهرکنندگان بر کناره گیری حسنی مبارک از قدرت تاکید دارند. صبح امروز همچنین خبر دستور ارتش مصر برای شلیک به سمت تظاهرکنندگان مصری منتشر شد.


ارتش مصر نیروهای کمکی را به سمت میدان " التحریر " قاهره ، میدان اصلی پایتخت که محل تجمع تظاهرکنندگان اعزام کرد. در شهر اسکندریه نیز درگیری ها میان نیروهای امنیتی و شرکت کنندگان در تظاهرات گزارش شده است.


در همین حال ، روزنامه صهیونیستی "ها آراتص" ، از نگرانی سران این رژیم در خصوص تحولات مصر و تلاش آنان برای متقاعد کردن متحدان خود برای نجات حکومت در آستانه سرنگونی مبارک خبر داد.


شبکه الجزیره نیز خبر داد ، رژیم صهیونیستی با هدف جلوگیری از پیشرفت روند تظاهرات ضد حکومتی در مصر ؛ دو فروند بالگرد را که به دوربین های تلسکوپی مجهز است ، برای هدف قرار دادن رهبران تظاهرکنندگان و سرکوب مصری ها به این کشور اعزام کرده است.


یک افسر سابق ارتش مصر نیز درباره احتمال به راه افتادن حمام خون در روزهای آینده هشدار داد. تا کنون در شش روز تظاهرات پیاپی مردم مصر ، بیش از صد تن کشته ، بیش از هزار نفر مجروح ، و صدها نفر دیگر بازداشت شده ‌اند.


در همین حال گزارش می رسد شمار زیادی از تاجران و بازرگانان مصری درصدد ترک مصر هستند و مبالغ هنگفتی را از حسابهایشان خارج کرده اند. سفارت آمریکا نیز در قاهره از آغاز عملیات خروج اتباع آمریکایی از مصر از امروز خبر داد.


در همین حال گزارش ها حاکی است در سایه تداوم تظاهرات گسترده مردمی ، چند شرکت نفتی خارجی از جمله " شل " نیز سعی دارند کارکنان و خانواده ‌های آنان را از مصر خارج کنند.


پیش از این دو شرکت نفتی روس نیز با هدف پیشگیری از آسیب رسیدن به کارکنانشان ، نیروهای فنی خود را از مصر خارج کردند.


شبکه العالم نیز گزارش داد : جنبش اخوان المسلمین ، از جناح مخالف حکومت مصر ، اعلام کرد ، آمریکا درصدد است انقلاب مصر را به سود خود و برای تضمین امنیت رژیم صهیونیستی مصادره کند.

محمد غانم ، عضو ارشد اخوان المسلمون ، هشدار داد واشنگتن درصدد دور زدن انقلاب مصر و بر سر کار آمدن شخصی به جای " حسنی مبارک " است که امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین کند.




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/11:: 9:42 عصر     |     () نظر


ادعاهای مضحک لابی صهیونیستی؛
محمد البرادعی، دست نشانده ایران!


"هوئن لین" البرادعی را متهم کرد در زمان مدیریتش بر آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره حقیقت و ماهیت برنامه هسته‌ای ایران لاپوشانی کرده است.

مدیر یک گروه لابی قدرتمند رژیم اشغالگر قدس در آمریکا در اظهاراتی مضحک مدعی شد: «محمد البرادعی رهبر اپوزیسیون مردم مصر عروسک و دست نشانده ایران است.»

  

به گزارش گرداب به نقل از خبرگزاری آژانس یهود، "مالکولم هوئن لین"، معاون اجرایی "کنفرانس رؤسای سازمانهای عمده یهودی" ادعا کرد: «رهبر مخالفانی که از هیجانات مصری بیرون می‌آید عروسک ایرانی است.»

 

"هوئن لین" البرادعی را متهم کرد در زمان مدیریتش بر آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره حقیقت و ماهیت برنامه هسته‌ای ایران لاپوشانی کرده است.

این لابی اسرائیلی که با یک رسانه یهودی در آمریکا مصاحبه می‌کرد، مدعی شد: «من این واژه را به راحتی به کار نمی‌برم، اما البرادعی دست نشانده ایران است.»

مالکوم هوئن لین از دوستان نزدیک رؤسای جمهوری آمریکا و نخست وزیران اسرائیل به ویژه شخص آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی است که ?? سازمان یهودی را در آمریکا نمایندگی می‌کند.

کار عمده سازمان مذکور لابی‌گری در کاخ سفید به نفع اسرائیل است و در واقع بازوی لابی کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل یا "ایپک" در سطح دولت است.



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/11:: 9:42 عصر     |     () نظر

جمهوری اسلامی می‌تواند الگوی سیاسی حکومت مصر و تونس باشد


عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: جمهوری اسلامی می تواند الگوی سیاسی و ساختاری حکومت مصر و تونس قرار بگیرد تا آنان بتوانند حکومت مردم سالاری دینی را به مانند جمهوری اسلامی تحقق ببخشند.


محمد کرمی راد در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، با اشاره به اینکه آنچه امروز در مصر و تونس رخ داده ناشی از صدور آرمان های انقلابی به این کشورها است، گفت: ما در آستانه 32 سالگی جشن پیروزی انقلاب اسلامی شاهد خروش ملت های مصر و تونس بر علیه حاکمان ظالم هستیم که ناشی از خودباوری این ملت هاست.

  

 وی با اشاره به اینکه پیروزی انقلاب اسلامی امید را در دل امت های اسلامی زنده کرده است، افزود: ملت های اسلامی امروز به این نتیجه رسیده اند که می توان با اتحاد و انسجام طاغوتیان را سرنگون کرد و زمام امور کشور را به دست گرفت.

 

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه هر ملتی که برای تحقق انقلابش خون بدهد پیروز خواهد بود، ‌تصریح کرد:‌ نتیجه ظلم و ستم و دیکتاتوری سران عرب نتیجه ای جز خروش ملت ها را در پی نخواهد داشت.


کرمی راد اضافه کرد:‌ خروش انقلابی ملت مصر و تونس به سران دیکتاتور عرب حاوی این پیام است که تا دیر نشده همسو با مردم و آرمان های آنها حرکت کنند.


وی با بیان اینکه‌ ملت مصر و تونس باید هوشیار باشند تا زمام امور آنان به دست غرب و آمریکا نیفتد، ادامه داد: جمهوری اسلامی که بر اساس آرمان های اسلامی تحقق یافت، از حرکت انقلابی و اسلامی مردم تونس حمایت می کند.


عضو فراکسیون اصولگرایان با اشاره به اینکه یکی از اصول اساسی ما ظلم ستیزی و تبری از ستمگران است، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران می تواند پشتوانه معنوی مصر و تونس قرار بگیرد.


کرمی راد در پایان خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی می تواند الگوی سیاسی و ساختاری حکومت مصر و تونس قرار بگیرد تا آنان بتوانند حکومت مردم سالاری دینی را به مانند جمهوری اسلامی تحقق ببخشند.



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/11:: 9:42 عصر     |     () نظر


آقای موسوی، این کجا و آن کجا!


 




خیلی وقت است آقای موسوی که از جریان معادلات سیاسی جامعه خارج شدی. اگر تا دیروز به مانند شیخ اصلاحات به عنوان نقل محافل مردم در لطیفه ها اسمی از شما برده می شد امروز حتی از آن هم خبری نیست! نوشتن این بیانیه ی آخرت خیلی دور از ذهن نیست. محمود عباس پولی را به تو داده که آغشته به خون کودکان غزه است. همان محمود عباسی که دست در دست نتانیو و باراک داده ، همان محمود عباسی که با مبارک ملعون عکس یادگاری دارد!


همان محمود عباسی که با چراغ سبزش 22 روز غزه به خاک و خون کشیده شد! اثرات همان پول های می شود در روز قدس شعار نه غزه نه لبنان! ادعای مضحکت در مقایسه تحولات انقلابی مصر با آشوبگری اراذل و اوباشی که در تهران روانه کردی ،ظلمی است در حق مردم مصر و اخوان المسلمین و شهید خالد اسلامبولی. آیا صرف قطع شدن اینترنت و خطوط تلفن باعث می شود دو اتفاق را شبیه هم کرد؟


همین ظاهربینی اتان باعث شده است که باراک اوباما اسمت را به زبان بیاورد و از تو حمایت کند. اگر این طور است چون سپاه بزرگ یزید، لشکر اندک امام حسین را از زیر تیغ گذارند، هر کس چنین کند یزیدی است؟ یعنی امام علی که در نهروان و جمل لشکر اندک مارقین و ناکثین را گردن زد هم یزدی است پناه بر خدا!؟ یعنی رزمندگان اسلام هم که در مرصاد، منافقین را به درک واصل کردند یزیدی هستند؟


آنچه مهم است جهت اعمال است. چاقو در دست یک قاتل و یک جراح، چاقو است، ولی هر کدام در جهتی استفاده می کند، یکی می کشد و یکی درمان می کند! بله نظام برای حفظ استقلال خود و برای حمایت از رای مردم در روزهای بعد انتخابات برای جلوگیری از ارتباط گیری منافقین و بهایی ها و سلطنت طلب ها سیستم های ارتباطی را چند روزی قطع کرد تا شما غربگرایان نتوانید در راستای سیاست های آمریکا در ایران عمل کنید و مصر سیستم های ارتباطی را قطع کرد تا اسلام گرایان نتوانند بین هم ارتباط برقرار کنند تا مبارک بتواند سیاست های آمریکایی را در کشور پیاده کند.


دقیقا صد و هشتاد درجه مقابل هم! ظاهر هر دو اتفاق یکی است ، فقط یکی برای آمریکا و دیگری بر علیه امریکا! یکی برای اسلام زدایی، یکی برای اسلام گرایی! یکی برای استکبار دوستی، دیگر برای استکبار ستیزی! یکی بر علیه اسلام و دیگری بر ضد اسلام!


سایت الف- محمد حسین زاده 


 


 




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/11:: 9:42 عصر     |     () نظر
مروری بر تفکرات و تاریخچه سازمان منافقین

گره خوردن متقابل سرنوشت بنی‌صدر و منافقین

نزدیکی تشکیلاتی بنی صدر و منافقین روز به روز بیشتر می شد؛ به نحوی که آنها سرنوشت خود را گره خورده به هم می دیدند. یکی از نقاط اوج این تلاقی و تقابل هماهنگ آنها با انقلاب، مراسم 14 اسفند 59 دانشگاه تهران بود که طی آن و پس از آن (در بخشی از ماجرا با آمریت شخص بنی صدر از پشت تریبون مراسم) درگیری شدیدی بین نیروهای حزب اللهی و طرفداران منافقین به وقوع پیوست. این ماجرا نقش مهمی در آشکار شدن چهره بنی صدر و منافقین برای مردم داشت.

  

سیر خرابکاری های منافقین و اعمال خلاف قانون آنها (که انبار کردن اسلحه و پس ندادن آنها تنها یک نمونه اش بود) به موازات حرکات ساختارشکنانه بنی صدر نهایتاً نظام را به لزوم برخورد قانونی با آنها رساند، لذا مجلس شورای اسلامی در روزهای 30 و 31 خرداد 1360 طرح بررسی عدم کفایت سیاسی بنی صدر را در دستور کار قرار داد و نهایتاً آن را تصویب نمود.

 

از چند روز پیش از آن، بنی‌صدر متواری شده و در خانه های تیمی منافقین پنهان شده بود و منافقین هم مرتباً به نفع او بیانیه صادر می کردند. آنها در یکی از این بیانیه‌ها در 27 خرداد 60، با کودتا قلمداد کردن عمل قانونی مجلس، درخواستی که کاریکاتوری از وقایع انقلاب اسلامی بود از مردم نموده بودند که شب‌ها در حمایت از بنی‌صدر بر روی بام‌ها الله اکبر بگویند! (سازمان مجاهدین خلق، کتاب پیدایی تا فرجام، جلد 2، صفحات 559 و560)

اعلام جنگ مسلحانه منافقین علیه نظام


در هر حال وقتی سازمان برایش مسجل شد که از این طرق نمی تواند اهداف خود را محقق کند و متحد خود را در قدرت حفظ نماید، با تحلیلی کاملاً‌ مضحک و بر گرفته از همان مبانی التقاطی اش به اصطلاح وارد فاز نظامی شد و رسماً علیه نظام اعلام جنگ مسلحانه نمود.


نقطه بروز این عمل جنون آمیز هم تظاهرات گسترده و مسلحانه اعضا و میلیشیای منافقین در 30 خرداد 60 بود که در آن با انواع اسلحه سرد و گرم به مردم حزب اللهی هجوم برده و تعداد فراوانی را به شکلی بسیار فجیع زخمی و شهید نمودند. ولی این اعمال خشن و تلاش‌شان برای قدرت نمایی و ایجاد جو رعب و وحشت، با حضور خودجوش و فوق العاده گسترده مردم در صحنه، تا غروب همان روز جمع شد و اعضای دستگیر نشده سازمان از خیابان ها به خانه های تیمی گریختند.

 

پس از آنکه امام نیز در یک تیر 60 و بنا به رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی بنی صدر او را از ریاست جمهوری عزل نمودند، ‌مسعود رجوی و بنی صدر در مرداد 60 و با هواپیمایی که خلبانی آن را سرهنگ معزی بر عهده داشت به فرانسه گریختند. معزی همان خلبانی که در 26دی 1357 شاه را نیز از ایران خارج کرده بود (ر.ک به: پرواز در خاطره ها،‌ خاطرات سرهنگ خلبان بهزاد معزی، انتشارات نشر ندا- وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران).

تروریسم کور منافقین و فجایع حاصل از آن


از این زمان دوره ای در حیات جمهوری اسلامی آغاز شد که مخالفان نظام، بی محابا دست به قتل و ترور و انفجار می زدند. جالب آنکه نشریه مجاهد (ارگان رسمی این سازمان) در هر شماره آمار انفجارها و ترورها و قتل های صورت گرفته توسط اعضایش را با افتخار رسماً اعلام می‌کرد و مسئولیت آن را بر عهده می گرفت. طبق مندرجات این نشریه، بیش از 16000 (شانزده هزار) نفر از مردم ایران طی سال‌های 60 تا 68 توسط منافقین به شهادت رسیده اند (آمار دقیق و حتی اسامی کامل این شهدا در پایگاه اینترنتی هابیلیان قابل مشاهده است)


اما تروریسم سازمان را باید به دو گونه تقسیم کرد. قسمت اول بر می گردد به بخشی که آنها (باز هم طبق همان تحلیل های کپی برداری شده از دیگر کشورها که از همان ایدئولوژی التقاطی‌شان سرچشمه می گرفت) دست به ترور گسترده مسئولین و افراد بلندپایه فکری و عملی جمهوری اسلامی زدند. در همین مرحله آیت‌الله خامنه‌ای ترور شد و شهیدان بهشتی و رجایی و باهنر و مدنی و دستغیب و صدوقی و اشرفی اصفهانی و هاشمی نژاد و قدوسی و ... به شهادت رسیدند.

 

طبق پیش بینی سازمان (با توجه به علم مبارزه!) با این ترورها باید نظام سقوط می کرد؛ ولی از آنجا که دیدند نظام سقوط نکرد، خود را از تک و تاب نینداخته و ضمن ادامه این کشتارهای خود مدعی شدند نظام اگرچه به سرعت سقوط نکرده، ولی «بی آینده» شده است؛ یعنی (به زعم آنها) تمام کسانی که می توانستند در آینده و در بحران‌ها کشور را اداره کرده و نجات دهند، حذف شده اند و نظام چند سال بعد سقوط خواهد کرد!


در همین حال سازمان نوع دیگری از تروریسم را هم عملی می نمود. این نوع تروریسم تحت عنوان «قطع سرانگشتان ارتجاع و اختناق» عملی می شد. طبق این نظر، ارتجاع و اختناق (یعنی نظام حاکم بر جمهوری اسلامی!) به منزله قلب و مغز بود و عمل و نیت آن مستقیماً‌ توسط خودش انجام نمی شد بلکه سایر اندام هایی که بدان متصل بودند آن کارها را عملی می کردند و خود آن اندام ها (مثلاً بازوها) هم اعمال خود را به وسیله سرانگشتان انجام می دادند؛ لذا لازم بود برای ضربه زدن به آن مغز و قلب و بازوها و برای جلوگیری از عملی شدن خواست آنها، این سرانگشتان را قطع نمود.

 

منافقین این نظر خود را به آیه شریفه «واضربوا منهم بکل بنان» مستند می کردند. از نظر آنان کسانی که در سطح جامعه موجب دلبستگی و جذب مردم به نظام می شدند، یا در نهادهای انقلابی (نظیر بسیج) فعال بودند، یا منافقین را در صورت شناسایی به مسئولین معرفی می کردند، یا موجب انگیزش مردم جهت رفتن به جبهه می شدند یا حتی اگر ظاهری حزب اللهی داشته و یا عکس مسئولان را در محل کار خود نصب کرده بودند، همه جزو سرانگشتان ارتجاع و اختناق محسوب می شدند و خونشان هدر بود و قتل‌شان واجب!


بدین ترتیب بود که آمار وحشتناک 16000 (شانزده هزار) شهید توسط منافقین در عرض چند سال به وجود آمد که عموماً کاسب و پیشه ور و... بودند و جرم‌شان یکی از موارد فوق بود (از قبیل صرفاً داشتن ظاهر حزب‌اللهی یا نصب عکس امام در مغازه). جالب بود که سازمان در هر شماره نشریه مجاهد، ‌ستونی با همان عنوان «سرانگشتان رژیم را در هرکجا قطع کنید» داشت و اسامی و مشخصات کشته شدگان را اعلام می کرد و مسئولیت آن را می پذیرفت و لذا هم اکنون هم به رغم ژستهای حقوق بشری‌اش نمی‌تواند آنها را کتمان نماید.

جاسوسی برای صدام و دریوزگی برای پول و سلاح


چندی پس از فرار رجوی از ایران،‌ محل استقرار منافقین از فرانسه به عراق تغییر یافت و از سال 65 این سازمان رسماً در عراق و در پادگان اشرف مستقر شد و با کمک های اعطایی صدام دست به تشکیل «ارتش آزادی بخش ایران» زد. طبق اسناد و فیلم‌هایی که پس از سقوط صدام از مراکز امنیتی عراق به دست آمد (و خوشبختانه بخش های جالبی از این فیلم‌های مخفی در مجموعه‌ای به نام گرگ ها منتشر هم شده است) رابطه منافقین با صدام به سال 59 (یعنی حتی قبل از ورود رسمی به فاز نظامی) بر می گردد.

 

اما به موازات خروج و فرار سازمان از ایران و شروع جنگ مسلحانه آنها علیه نظام، ‌این سازمان به طور رسمی به عامل جاسوسی برای صدام بدل شد و حاصل آن جاسوسی‌ها را طی جلساتی منظم به اطلاع مقامات امنیتی و نظامی عراق می رساند و در قبال آن، پول و اسلحه و امکانات دریافت می‌کرد.

 

حتی کار رذالت منافقین بدانجا کشیده بود که رسماً درباره میزان تلفات بمب‌های شیمیایی صدام برروی رزمندگان تحقیق می کرد و به بعثی‌ها گزارش می داد تا آنها در بمباران های شیمیایی بعدی از حاصل آن گزارش ها استفاده کنند و ضمناً همنوا با صدام (که به کاربردن بمب‌های شیمیایی را تکذیب می‌کرد) سازمان منافقین هم وجود و کاربرد این بمب ها از سوی صدام را تکذیب می‌کرد و آن را دروغ رژیم ایران می خواند. در یکی از همان جلسات (که فیلم مخفی آن در مستند گرگ ها منتشر شده است) نماینده سازمان در عین ارائه آماری از میزان شهدا و جانبازان و دیگر اثرات یکی از بمباران های شیمیایی صدام، همین مطلب را علناً متذکر می‌شود که سازمان هم طی موضعگیری‌هایش وجود این بمباران‌های شیمیایی را تکذیب کرده است!


طنز کار در اینجاست که منافقین گرچه درقبال این خیانت ها از صدام پول و سلاح و امکانات می گرفتند ولی نه تنها تمام آن جلسات بلکه حتی مراحل تحویل سلاح و پول به منافقین هم با دوربین مخفی ضبط می شد.جالب آنکه بعثی ها هرگز حاضر نشدند آن پول ها را از طریق ساده حواله یا چک به حساب سازمان واریز کنند (زیرا امکان داشتن حساب‌های فرعی جهت رد گم کردن و پولشویی از طرف سازمان وجود داشت) بلکه در تمام آن سال‌ها آن میزان هنگفت پول را همیشه نقداً و جلوی دوربین مخفی به نمایندگان سازمان تحویل می دادند تا سند محکمی از این موضوع برای روز مبادایشان در دست داشته باشند و الحمدلله امروز فیلم این دریوزگی منافقین در دست ملت ماست.

جنگ کلاسیک منافقین علیه نظام و عملیات سرنوشت ساز «فروغ جاویدان»


البته سازمان منافقین به موازات جاسوسی‌های گسترده برای صدام، پس از تشکیل «ارتش آزادیبخش ایران» جنایات خود را از سطح عملیات ترور و خرابکاری، به سطح جنگ کلاسیک گسترش داد و از میانه جنگ، رسماً وارد عملیات‌هایی (هرچند محدود، ولی کلاسیک) علیه نیروهای رزمنده ایران شد. اما اوج این کارها در انتهای جنگ بود. سازمان طبق تحلیل هایی برگرفته از همان مبانی التقاطی‌اش معتقد بود که سرنوشت جنگ و نظام به هم گره خورده است و نظام بردو پایه جنگ و اختناق استوار است و تنها وقتی با پایان جنگ (یعنی با نابود کردن یکی از پایه‌های استواری خودش) موافقت می‌کند که واقعاً‌ به نازلترین مرتبه اقتصادی سیاسی و نظامی رسیده باشد.


با قبول قطعنامه 598 از سوی امام(ره)، سازمان چنین تحلیل کرد که جمهوری اسلامی در حضیض قدرت خود است که قطعنامه را قبول کرده و ضمناً از پایه های سرپا ماندن نظام، یکی از بین‌رفته و تنها پایه اختناق باقی مانده است لذا اگر یک حمله نظامی توسط ارتش آزادیبخش صورت بگیرد، ‌اولاً نظام توان مقابله نخواهد داشت و ثانیاً جو اختناق شکسته شده و مردم دسته دسته به سازمان خواهند پیوست و نظام به سرعت سقوط خواهد کرد.

 

لذا سازمان تصمیم به انجام عملیاتی با عنوان «فروغ جاویدان» گرفت و قصد کرد با یک عملیات سریع و به سرعت کشور را فتح کرده و به تهران برسد و شعار خود را «امروز مهران، فردا تهران» قرار داد. مسعود رجوی در سخنانی که در جمع نیروهای سازمان (کمتر از یک هفته قبل از شروع عملیات فروغ جاویدان) در تاریخ عصر جمعه 31تیر 67 ایراد می کرد و در حقیقت حکم جمع‌بندی نهایی پیش از عملیات را داشت در همین مورد ابراز داشت: «کارهای بزرگی در پیش داریم. مگر ما نگفته بودیم که «اول مهران، بعداً تهران؟» [دست زدن حضار همراه با شعار «امروز مهران، فردا تهران»] ... اگر ما به تحلیل‌هایی که در مورد رژیم داشته ایم معتقد هستیم زمان مناسبی برای ما به وجود آمده است. ما در تحلیل از جنگ گفتیم که رژیم در منتهای ضعف حاضر به توقف جنگ می شود و دلیل قبول قطعنامه از طرف آنها هم همین است. ما نباید این فرصت تاریخی را از دست بدهیم. باید حمله کنیم و کارش را یکسره کنیم.

 

رژیم دیگر نیروی جنگی لازم را ندارد و نمی تواند نیروی جبهه را تأمین کند. ... در این عملیات مردم به حمایت از ما برمی خیزند. کسانی [از مردم] که حاضرند با ما بیایند را از پادگان‌ها و مراکز سپاه [پس از فتح آنها] مسلح کنید و هرچه خواستند تا تهران بیایند آنها را با خودتان ببرید. در این عملیات نیروهای زیادی به ما کمک خواهند کرد. ازطرفی در زندانها که باز شود آنها [یعنی زندانیان سیاسی] هم با ما هستند و با ما خواهند آمد. نیروهای زندان بالقوه با ما هستند.» (سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام، جلد 3، صفحات305 تا 312، پیاده شده از فیلم سخنان رجوی)

عملیات «مرصاد» و «فسیل» شدن منافقین


پس از شروع این عملیات، ابتدا نیروهای منافقین با توجه به غافلگیری نیروهای ایرانی و با پشتیبانی گسترده ارتش صدام توانستند پیشروی‌هایی داشته باشند ولی با اطلاع یافتن مردم و هجوم سیل آسای آنان به جبهه برای مقابله با منافقین و با درایت شهید سرافراز سپهبد صیاد شیرازی عملیاتی به نام مرصاد در تقابل با منافقین صورت گرفت و اکثر نیروهای منافقین در 5 مرداد 67 کشته یا اسیر شدند و سازمان در حقیقت نابود شد و پس از آن بود که برای سرپوش گذاشتن بر این شکست ها و روند رو به نابودی اش، سازمان روز به روز بیشتر به سمت «فرقه» شدن حرکت کرد.

 

در همان نشست 31 تیر 67 رجوی با منافقین پیش از عملیات فروغ جاویدان، ‌مسعود رجوی سخنی گفت که چند روز بعد به حقیقت پیوست و هم اکنون هم آن حقیقت ساری و جاری است: «بایستی آخرین تلاش خودمان را هم بکنیم ویک بار دیگر کل سازمان را به صحنه بفرستیم... تصمیمی که ما گرفتیم تصمیم بسیار حساس و مشکلی بود و ما چاره ای جز عمل نداریم و اگر الآن اقدام نکنیم فرصت از دست خواهد رفت. زیرا بعد از اینکه بین ایران و عراق صلح شود ما در اینجا قفل می شویم و دیگر نمی توانیم کاری انجام بدهیم و از لحاظ سیاسی تبدیل به فسیل می شویم.» (سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، جلد 3، صفحه 305)


و این چنین بود روند تبدیل شدن این گروهک به یک «فسیل سیاسی» که تلاش‌های مذبوحانه امروزی این فسیل در ضدیت با نظام اسلامی و در همراهی با امریکایی که قبلاً آن را امپریالیسم و مانع تکامل بشریت می خواند، دیگر حتی ارزش سخن گفتن هم ندارد.

منبع: 
www.iran-newspaper.com

 

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/3:: 6:52 عصر     |     () نظر


آیا هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری برکنار می شود؟ 



طی چند روز گذشته تلاش چهره های تاثیر گذار اصولگرا برای برکناری اکبر هاشمی رفسجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری شدت گرفته است به طوریکه حتی از گزینه مورد نظر خود یعنی حضرت آیت الله مهدوی کنی نیز حمایت کرده اند.


اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مناسبت سالروز واقعه‌ی ?? دی‌ماه سال ???? بیانیه‌ای منتشر کرد که دستمایه‌ی موجی از شدیدترین‌ انتقادات  به او در یک سال و نیم گذشته شده است. واقعه‌ی ?? دی‌ماه که از آن به عنوان "قیام خونین مردم قم" یاد می‌شود در اعتراض به انتشار مقاله‌ای در روزنامه‌ی اطلاعات اتفاق افتاد که معترضان محتوای آن را توهین به امام (ره) تعبیر می‌کنند.


"توهین و تهمت به علما"


رفسنجانی در بخشی از بیانیه‌ی خود ادعا می کند که امروز نیز کسانی که او "بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ستیزی" می‌خواند «پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در ?? سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند.»


کیهان: بیانیه نوشته رفسنجانی نیست!


روزنامه‌ی کیهان  در شماره‌ی  (پنجشنبه ?? دی‌ماه) از قول عبدالنبی نمازی نماینده ویژه رهبر معظم انقلاب  در کاشان نوشت «رویکرد کنونی آقای هاشمی به جایگاه او آسیب وارد کرده است.» نمازی ضمن انتقاد به عدم موضع‌گیری صریح رفسنجانی در مقابل حوادث پس از انتخابات سال ?? که طرفداران حکومت "فتنه" می‌خوانند، او را به اتخاذ مواضع مبهم متهم می‌کند.


شریعتمداری ?? دی‌ماه با انتشار یادداشتی از رفسنجانی می‌پرسد چرا در ?? سال گذشته بیانیه‌ای به مناسبت ?? دی منتشر نکرده است. شریعتمداری در یادداشت خود متن بیانیه را از نظر محتوایی مخدوش و از نظر استدلال ابتدایی خوانده و نتیجه می‌گیرد "رفسنجانی نمی‌تواند نویسنده بیانیه یاد شده باشد." مدیر مسئول کیهان احتمال می‌دهد «کسانی که در جریان فتنه ?? پشت شخصیت و جایگاه آقای رفسنجانی سنگر گرفته بودند، هنوز ایشان را رها نکرده‌اند و بیانیه یاد شده را برای خروج هرچند، موقت رسانه‌های فتنه از خمودگی و درهم ریختگی ناشی از شکست تدارک دیده‌اند.»


نامه‌ی انتقادی اصولگرایان به رفسنجانی


واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی در روزهای نخست، مانند یادداشت کیهان، لحنی نسبتا ملایم‌تر داشت. در روزهای گذشته بر شدت و وسعت این انتقادها افزوده شده است.

حسین ابراهیمی رئیس هیات داوری اصولگرایان مجلس ?? دی‌ماه از نگارش نامه‌ای توسط اعضای این هیات خطاب به رفسنجانی خبر داد. به گزارش خبرگزاری فارس ابرهیمی گفت «در این نامه خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی خواهیم نوشت که در دوران موسوم به اصلاحات، اصلاح‌طلبان به صراحت به روحانیت اهانت می‌کردند اما شما موضع‌گیری نمی‌کردید.»


در آستانه‌ی نشست مجلس خبرگان


روز چهارشنبه نیر کاظم صدیقی که از تابستان ?? به حکم رهبرمعظم انقلاب  امام جمعه موقت تهران شد بیانیه‌ی ?? دی را نشانه‌ی "مهجور بودن" رئیس مجلس خبرگان با واقعیت‌های جامعه عنوان کرد. اندکی پیش از آن نیز محمدعلی رامین، یکی از نزدیکان و مشاوران احمدی‌نژاد رفسنجانی را به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را به مشارکت در "جنجال‌آفرینی برای القای تقلب در انتخابات سال ??" متهم کرد.


در همین حال برخی از ناظران اوج گرفتن و تندتر شدن انتقادات  به رفسنجانی را بی‌ارتباط با اجلاس مجلس خبرگان و زمینه چینی احتمالی برای کنار گذاشتن او از ریاست این نهاد نمی‌دانند. نشست آینده‌ی خبرگان در روزهای ?? و ?? اسفندماه سال جاری برگزار می‌شود و انتخاب هیات رئیسه‌ی جدید یکی از برنامه‌های این نشست خواهد بود.


نارضایتی از سکوت رفسنجانی


به نوشته‌ی روزنامه‌ی کیهان عبدالنبی نمازی گفته است «انتظار اکثریت اعضای مجلس خبرگان رهبری، ملت، بسیجیان و روحانیت متعهد که در درون نظام و پیرو ولایت هستند، این است که آقای هاشمی رفسنجانی به سکوت خود پایان دهد.» نمازی در ادامه با اشاره به سکوت طولانی رفسنجانی که به زعم او به جایگاهش آسیب رسانده، تاکید می‌کند «این موضع گیری در حال حاضر و در شرایط کنونی موضعی دیرهنگام است.»


از سوی دیگر حمید رسایی، عضو  فراکسیون اصولگرایان می گوید: رفسنجانی در بیانیه‌ی اخیر خود "به مجموعه‌هایی که به دنبال خط‌گیری از او هستند پیام‌هایی داده است." به گزارش خبرگزاری فارس رسایی اول بهمن ماه اظهار داشت «هدف عمده دیگر هاشمی از این بیانیه که بسیار مهم است ارتباط این بیانیه با انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در اسفند ‌ماه سال جاری است.»


ردپای رفسنجانی در تمام "فتنه‌ها"


خبرگزاری فارس از قول رسایی نوشت «در سال‌های اخیر هر زمان که جلسات مجمع عمومی خبرگان برقرار بوده، هاشمی به‌نوعی موضع‌گیری کرده‌ تا انتقادات نسبت به خود و اقدامات فرزندانش را توجیه کند، حتی با این کار درصدد به دست آوردن قلوب علمایی بوده که در خبرگان منتقد وی محسوب می‌شدند.»


در نظر تحلیلگران آنچه در روزهای گذشته و در واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی بسیار جلب توجه می‌کند افزایش  انتقادها از سوی چهره های موثر اصولگرایی به هاشمی رفسنجانی است.

محمدعلی رامین در تازه‌ترین سخنرانی خود گفت «آخرین بروز و ظهور فتنه‌های از اول انقلاب تاکنون فتنه سال ?? بود.» رامین در تحلیل خود  با اشاره‌های صریح تاکید می‌کند رد پای برخی خواص در تمام حوادثی که فتنه خوانده می‌شود می‌توان یافت.

با این اوصاف باید منتظر ماند و دید که آیا اکبر هاشمی رفسنجانی با ریاست مجلس خبرگان رهبری وداع می کند و جای خود را به حضرت آیت الله مهدوی کنی می دهد؟


 




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/3:: 6:52 عصر     |     () نظر
اشتون: ایران برای ما شرط گذاشت

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از سایت ایران هسته‌ای، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که ریاست مذاکرات 1+5 را در استانبول عهده‌دار بود، پس از پایان مذاکرات در جمع خبرنگاران حاضر شد و گفت: «کشورهایی که من نماینده انها هستم در خصوص دنبال کردن برطرف شدن نگرانی‌های جامعه بین‌المللی در مورد برنامه هسته‌ای ایران بر اساس قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت سازمان ملل و شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متحد هستند. این موضوع هدف اصلی این مذاکرات باقی می‌ماند».


اشتون نگفت که این موضوع هیچ ربطی به دستور کار توافق شده در ژنو ندارد.


وی افزود: «در ژنو توافق کردیم مذاکرات استانبول بر ایده‌های عملی و راههای همکاری برای برطرف شدن نگرانی ما درباره بخش اصلی مسئله هسته‌ای استوار باشد».این عبارت اشتون تحریف صریح توافق ژنو است که فقط «گفت وگو برای همکاری حول نقاط مشترک» را به عنوان دستور کار مذاکرات استانبول معین کرد.


اشتون اضافه کرد: «ما با پیشنهادات علمی و ویژه‌ای به استانبول برای اعتماد سازی آمدیم. ما در این مذاکرات ایده‌های دقیق و جامع و نسخه جدیدی در خصوص تدارکات تبادل سوخت و شیوه‌های بهبود شفاف سازی از طریق تدابیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مورد قبول جامعه بین المللی ارائه کردیم.

  

ما در این مذاکرات بدون پیش شرط حاضر شدیم و همه تلاش‌های خود را برای کسب توافق به عمل آوردیم. ما در استانبول چند جلسه مذاکره با ایران برگزار کردیم از جمله جلسه جداگانه شامل کشورهای عضو گروه وین».


اشتون ادعا کرد: « ما امیدوار بودیم مذاکرات سازنده و دقیقی در خصوص این ایده ها برگزار کنیم اما مشخص شد طرف ایرانی برای چنین مذاکراتی آماده نیست. مگر آنکه ما با پیش شروطی در خصوص غنی سازی و تحریم‌ها موافقت کنیم.


وی گفت: این دو پیش شرط شیوه‌ای برای دنبال کردن مذاکرات نیست».


کاترین اشتون گفت: در خصوص سیکل سوخت ما بارها از جمله در مذاکرات امروز گفته‌ایم ما حق ایران را برای برخورداری از برنامه غیرنظامی انرژی هسته‌ای به رسمیت می‌شناسیم.

 

اشتون افزود: این ضروری است که ایران نشان دهد برنامه هسته‌ای‌اش بطور انحصاری اهداف صلح آمیز را دنبال می‌کند اما تاکنون آژانس نتوانسته است ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هسته‌ای ایران را تایید کند، در عین حال گزارش‌ها همکاری غیرکافی ایران را نشان می‌دهد».


الجزیره نوشته است که اشتون وقتی این مطالب را بیان می‌کرد کاملا عصبانی بود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط آنتی منافق 89/11/3:: 6:52 عصر     |     () نظر
<   <<   26   27   28   29   30      >